من پرچم صلحم منو بالا بگیرید

هو


به همراه چاوشر عزیز تصمیم گرفته بودیم برای هر آهنگی که از چاوشی وارد بازار می شود، پست نزنیم اما نارضایتی های نسبی هوارادارن از قطعه ی "نفرین به جنگ" نیروی محرکه ای شد برای دست به قلم بردن. شاید به عنوان هوادار کوچکی حرف مرا بپذیرید.

قبل از هرچیزی این را بگویم که با شنیدن این کار، بدون اغراق به یاد آهنگ "Earth Song" مایکل جکسون افتادم. به خصوص یاد آن پاکوبیدن های اعتراضی اش.


آن طور که پیداست اکثرا از تنظیم و میکس این آهنگ راضی نیستند. توصیه ی من این است که هرچه زودتر گوش هایتان را از یکنواختی نجات دهید!

به نظر من آهنگی که قرار است به موضوعی اعتراض کند (آن هم اعتراضی جهانی و انسانی)، باید هم تمام عواملش فریاد بزنند. تنظیم باید شلوغ و پر سروصدا باشد تا گوش ها تیز شود برای شنیدن ترانه. این گونه بهتر تاثیر می گذارد. اصلا گوش ها باید خراشیده شود.
من حتی "نفرین به جنگ" را برای نامگذاری این قطعه مناسب تر می دانم تا "سلام به صلح". چرا که نفرین یعنی اعتراض!


نکته ی دوم اینکه ترانه با وجود زیبایی های زیاد، یک ایراد اساسی دارد. به نظرم شعر باید یا جزئی باشد یا کلی، اما این ترانه هم ملی است و هم جهانی!

در پارت اول خواننده با گفتن جملاتی چون "تا جون به تن دارم فدایی داری ای خاک" میهن پرستی اش را نشان می دهد اما در پارت دوم خیلی کلی از دنیا گلایه می کند و این اصلا جالب نیست. چرا که تکلیف آدم را روشن نمی کند!


لحن چاوشی هم که حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد! اصلا دوباره عاشقت می کند. آنچنان با غضب به جنگ نفرین می گوید که انگار می خواهد تکه تکه اش کند! و چنان با عشق به صلح سلام می دهد که گویی فرشته ای آسمانی را ندا می دهد. و این استعداد را باید ستود.


پی نوشت: ویولن آخر کار فوق العاده است اما صدای خرد شدن شیشه توی ذوق می زند.


http://s2.picofile.com/file/7326434301/Parcham0.jpg http://s2.picofile.com/file/7326434408/Parcham1.jpg

برای مشاهده تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید