دو

د ـــار ه خـــــ ن اوــــد نــ ــم بـــ رــ ن مــــ زــــــه تــــ صــــ رــــم...

خلاص



جاده چالوس

بارون می زنه

داره با موبایل حرف می زنه!

اعصاب داغون

پا رو گاز

سرپیچhttp://s2.picofile.com/file/7136085264/khalas11.png

رفت تو دل یه ماشین سنگین

و خلاص!

...

..

.

بالای سرشم

غرق خونه

موبایلش داره زنگ می زنه!

بوی سیگار از اتاقک زده بیرون

داره شلوغ میشه

ضبط ماشینشم افتاده بیرون

هنوز سیماش وصله و ازش صدا میاد :


یه کم بهم نفس بده

رحم و مروتت کجاست؟

جوونیامو...

جسور

وقتی چاوشی دیگر محافظه کار نیست!


نوشتن از آهنگهای بدون مجوز محسن چاوشی کار خیلی آسانی نیست! در ابتدای نوشته ام "مجوز" این بختک همیشه افتاده بر جان موسیقی کشور را نفرین می کنم که اگر این فیلتر نبود، خواننده ای مثل چاوشی هرگز فرود را تجربه نمی کرد!


نخلای بی سر

در آخرین روزهای سال 89 بود که محسن بعد از سال ها ناپرهیزی کرد و تصمیم گرفت قطعه ای را بدون مجوز منتشر کند. نخلای بی سر با گیتار الکتریک سیامک شکوری همه را دوباره بعد از حریص، سر ذوق آورد. اصلا صدای چاوشی در این آهنگ با آن تلفظ "جنون میده" که ویرانگری اش بعد ها تاثیرش را نشان خواهد داد، آنقدر زمین به آسمان دوز بود که مرا به نوستالژی هایم ببرد.

نخلای بی سر نمونه بارز یک آهنگ همه چیز تمام است. محسن جدیدا آنقدر خوب تنظیم می کند که نمی توانم باور کنم امثال حراج و بخون امشب،تنظیم خودش بوده باشد!

ریتم و تنظیم این دردانه ناخود آگاه ذهنم را سمت آهنگهای حبیب می برد. هرچه بود، بدجور به صدای محسن نشست و تخصصش را در خوانش ریتمهای سخت یکبار دیگر به رخ کشاند. او نشان داد هنوز خوب ترانه گفتن را بلد است!

اینکه او قصه ی جنگ و سرخوردگی را از نزدیک لمس کرده و آن را کمی متفاوت و به دور از کلیشه روی آهنگ سوار می کند و با هوشیاری ریتم جذابی را چاشنی صدای چسبنده اش می کند، مخاطب را هزار بار در آهنگ غرق می کند!

حس ناسیونالیستی او به زادگاهش و علاقه اش برای خواندن در این زمینه موجب تاثیر گذاری بالای آهنگهای این چنینی اش می شود، تا جایی که از همین حالا می توان حس خوبی نسبت به "نفرین به جنگ" داشت.


ها

کوشان حداد هر چه قدر از دستگاههای به روز استفاده کند، هر چقدر نو آوری و استعداد داشته باشد، مادامی که از ساز طبیعی استفاده نکند، نمی تواند خلاء احساس را در آهنگهایی که تنظیم می کند، پر کند.

چمدون، غیر معمولی، حریص، زیبایی و از همه بد تر "ها" را فاقد آن احساس ناب آهنگهای محسن به لحاظ تنظیم می دانم! اگر هم حسی هست مربوط به ترانه یا صدای خواننده است نه تنظیم های ماشینی کوشان ! در این میان حریص را می توان تا حدودی در پرانتز استثنا قرار داد.

برای مثال در همین "ها" ترانه و صدای محسن حاکی از  حاکمیت فضایی سرد بر آهنگ دارد اما تنظیم اعصاب خرد کن کوشان در بیشتر لحظات چیز خاصی برای شنیدن و حس کردن ندارد. او شاید بتواند تنوع را در میان آهنگهای سنگین چاوشی خلق کند اما نه با این روند ! صداهای جلفی که در تنظیم های او به گوش می رسد، هرگز با گوشهای یک چاوشی باز آشنا نیست. بعد از حریص به خاطر فضای متنوعی که به آلبوم تزریق کرد، بیشتر از او تمجید کردم تا انتقاد، اما این دندان بیشتر از این روی جگر بماند، کار دست چاوشی می دهد !


صدای "ok" که مربوط به تنظیم است نه صدای شخص چاوشی از نقاط جلب توجه کننده ی آهنگ است که بازهم به نظرم سنخیتی با هویت و شناسنامه ی کاری محسن ندارد ! شاید خیلی بی رحمانه باشد اما به نظرم کوشان حداد اشتباهی ست و امیدوارم محسن زودتر به این نتیجه برسد! سهم او را برای هر آلبوم نهایتا بیشتر از یک آهنگ نمی دانم !

در میانه های کار، تنظیم اندکی گوش نواز می شود اما چند ثانیه ای به طول نمی انجامد که این بیس لعنتی که انگار دست کوشان به آن منگنه شده روی "شونه هام می لرزن..." می نشیند و باقی ماجرا...

بهتر است کمی رک تر باشم: او بیشتر به درد این می خورد که آهنگهای محسن را در مغازه ها، مجالس و پاتوق ها روی دور بیندازد !! چیزی که انگار به دل چاوشی هم کم ننشسته است! مانده ام کوشان با این تفکر مدرنش چه بلایی سر آن دو آهنگ سیزده آورده است؟! به شخصه ترنس شهاب در خیانت را به هاوس کوشان در "ها" و امثالهم ترجیح می دهم.

محسن می گوید : تهیه کننده آلبوم دستش را بسته بوده و آهنگ ریتمیک را مد نظر داشته است! او سوال اینکه خب با این شرایط  اصلا چرا در آلبوم حضور پیدا کردی را با "از قبل قول داده بودم" پاسخ می دهد! از همه اینها که بگذریم، این قسمت را نمی توان هضم کرد که او چطور در پایان آهنگ 1 دقیقه کامل را به کوشان میدان می دهد و دست آخر هم هیچ!


و درست برعکس تنظیم، ترانه ی صفا و لحن چاوشی در این آهنگ عالی هستند. اجحافی که در حق ترانه ی خوب صفا شد، کمتر در کارهای محسن سابقه داشته و امیدوارم که دیگر شاهد تکرارش نباشیم! او معمولا حق مطلب را در مورد ترانه های صفا ادا می کند.

تلفظ "مونده" در پیش تو جا مونده، از آن بازیهای مخصوص و جذاب است و همچنین "هنوز"سبزه ی عیدن"تو دستات" از دیگر ثانیه های منحصر به فرد این آهنگند. تلفظ حرف "خ" حرف نوستالژیک تیفوسی ها در این آهنگ بارها گوش ها را تیز می کند! *

در پایان فکر نمی کنم حضور او در آلبوم های گروهی بیش از این به صلاحش باشد. سلام آقا،هشت و خاص، فکر می کنم کافی باشد. البته اگر هدف ارائه موسیقی بازاری و اتوبانی باشد که این حرفها آب در هاون کوبیدن است!

برای خواننده ای مثل او چندان جالب نیست که سرقفلی آلبوم های گروهی باشد، حتی اگر در تیزر به عنوان نفر اول معرفی شود، حتی اگر آهنگش سر آلبومی آلبوم شود و حتی اگر بیشترین دستمزد را در میان گروه بگیرد!


*این چنین بیرون کشیدن کلمات از دل آهنگ، شاید فقط مخصوص محسن چاوشی باشد.


http://s2.picofile.com/file/7122004408/Db_dar.gif

دیوار بی در

من مُهر پیشرفت را پای این غول بی شاخ و دم می زنم!

گانگستر بازی محسن در این آهنگ فضای وحشتناکی را در ذهن خلق می کند. گویی او وسط میدانی ایستاده و  پاها را به زمین می کوبد، انگار باید باور کرد که دوباره مثل قدیمها یکه تازی را هدف قرار داده است! از این قافیه های صفا لذت بردن کمترین کاری ست که می توان انجام داد. از این صدا، از این تنظیم، از آن آکاردئون چند ثانیه ای! یا از آن گیتار الکتریک که احتمالا اثر سیامک است.

حضور ساز بادی، اینجا بر خلاف پروانه ها با آهنگ جور است. غم سنگین و لرزاننده ی موجود در ترانه با این ساز ِ دل سوزان در اورتور آهنگ روی یک خط حرکت می کنند و شنونده را برای یک فضای مهلک آماده می کنند تا در میانه های راه کمتر اسیر بهت و حیرت شود. در کل محسن به کمک این ساز به نوعی ایرانی بودن آهنگ که در سبک راک تنظیم شده را به شنونده القا می کند!

غیر مجاز بودن این آهنگ می تواند خیلی از مسائل را در اذهان تداعی کند! به جرات می توانم بگویم این آهنگ یکی از بهترین کارهای محسن از آغاز تا کنون است و قطعا یکی از ماندگارترین ها هم خواهد شد. لحن گوش و دل را با هم می نوازد! غوغاست آقا غوغا !

صلابت به معنای واقعی کلمه در این آهنگ رنگ و معنا گرفته که اوج آن را می توان در "سر به زیر ترررر" شنید و پلک روی هم گذاشت و برایش زانو زد !

این "مگه" های پرسشی، یا "خدایا" در ابتدای ترانه، جهنم را در صدای خواننده رونمایی می کنند!


چقدر باید تحمل کرد بی عشق، مگه دنیا در و پیکر نداره؟

عزیزم عشق تو بن بست من بود، منم تا آخر بن بست رفتم

لحن محسن در این قسمتها هر دیوار بی دری را فرو می ریزد! ناز آن نفس قبل از "عزیزم"!

او دیگر ادای هیچ چیز را در نمی آورد و این چیزی ست که در همه جای آهنگ موج می زند! او خودش را بازی می کند. دیوار بی در سالهای سال، شنیدن ها دارد، به این سادگی ها نمی توان از خیرش گذشت!

شاید این جمله که بهتر است آهنگساز خودش هم تنظیم کننده باشد، در مورد چاوشی صدق کند! البته نه اینکه همه را خودش تنظیم کند چون این کار هم فضا را یکنواخت می کند و هم خودش را به اشباع خواهد رساند!

علاقه ی محسن برای تنظیم روی ترانه های صفا چیزی نیست که بتواند کتمانش کند ! انگار روحیه اش این مدلی بیشتر می پسندد، اصلا خودش هم با ما غرق می شود!


و اما صفا هنوز هم رو به جلو حرکت می کند، او هیچ ردپای سیاهی از خود باقی نگذاشته و کمتر بهانه ای دست مخاطبان اغلب وسواسی چاوشی می دهد! "دنیا ولی می گن زندون مومنه" که از حدیث امام رضا (ع) نشات می گیرد از نکات جالب و البته فاخر این ترانه به شمار می رود.


شاید بهتر باشد متاسفم بعدی را هرکس با سلیقه ی خودش گرد هم آورد. آلبوم رویایی که فعلا چند قطعه اش تکمیل شده: پروانه ها، کافه های شلوغ، دلم تنهاس، نخلای بی سر، دیوار بی در ...

راستی! بنازم به سازش، که شدیدا تشنه ی ساختن است.