جعبه سیاه

نفرین                فاصله        لیلی ومجنون             مسافر غریبه

        کفتر چاهی         مرگ                   راه دشوار                 یادگار حیدر


خودکشی ممنوع                    امام رضا                کلاف       تو و فاصله           خشخاش

                       آهای خبر نداری         حسرت خیس    صبوری            بانوی من         ریمیکس


لنگه کفش           بچه های اهواز             عشق دوحرفی                     شادابی
              غزل خون                  تنگ بلوری                   خاطره های مرده          گیسو طلا

عروس من            ابرای پاییزی        کم تحمل          گل سر       فلسطین

            نفس بریده               خیانت           متاسفم         پرنده


سنگ صبور           من با تو خوشم

              زخم زبون                     خیانت


قاتل حرفه ای           شهد مسموم               پشت صحنه                       سه شنبه ها

                 بی قراری                 نشکن دلمو               پنجره شب ایرونی              شعر سپید


تهمت           خود فریبی              نمی تونم     تیغ و رگ              تبر          مجبور
        راه کربلا               رفیق خوب            صفا           تئاتر زندگی   هق هق       نرگس بیمار

توی شهری که تو نیستی    تو ناز می کنی       دلگیرم از او      پایان بی آغاز              کابوس
              صندلی انتظار                 دلبر من             بهشت من                وقتی رفتی        دل

تغییر

به بهتر یا بدتر شدنش کاری ندارم اما ...


هنوز هم معتقدم صدای چاوشی از یه شاخه نیلوفر به بعد تغییر کرد !





وقتشه آرتیست!

بحث حضور محسن چاوشی روی استیج، مدتهاست که در میان اهالی موسیقی خصوصا هوادارانش یکی از مباحث داغ است. شاید او از این لحاظ خاص ترین خواننده ی تاریخ باشد! که البته این خاص بودن این بار نقطه قوتی برایش نیست!

او از سال 83 حضور مداومی در موسیقی ما داشته و بنا به دلایل مبهم و بعضا با بهانه های  نه فقط عجیب بلکه بی موردش که می گوید "این سبک زندگی من است" از برگزاری کنسرت خود داری کرده است. به هرحال دیر یا زود این این اتفاق باید بیفتد، اما مساله به تاخیر انداختن و شاید فرار کردن از آن است!

بارها شده حتی در میان افرادی که با اینترنت هم سرو کار ندارند شاهد بحث و جدل در مورد اینکه صدای چاوشی افکتی است و به همین خاطر کنسرت نمی گذارد، بوده ام.

شخصا به توانایی اش برای اجرای زنده شکی ندارم و مطمئنم صدایی که در نسخه های نهایی می شنویم،اصل است و این را نسخه ی لایوی که اخیرا از زخم منتشر شده، بیشتر به اثبات می رساند!

اینکه او را چند بار برای برنامه های مختلف صدا و سیما دعوت کرده اند و او سر باز زده، مردم را بیشتر تشنه کرده است و این قطعا به جذابیت و استقبال بیشتر از کنسرتش کمک خواهد کرد! اینجاست که حس می کنم او اولین بار را برای ما کنار گذاشته است. 

ترکیب سه فاکتور چاوشی/استیج/جمعیت! از همین حالا می تواند مهمترین اتفاق موسیقی در سال 90 باشد! بهتر است وارد جزئیات شویم:


استرس

قطعا این امروز و فردا کردن های چند سال اخیر تا حد زیادی استرس محسن چاوشی را برای روی استیج رفتن و اجرا در مکانی که قطعا جای سوزن انداختن نخواهد داشت، بالا برده و خود به خود اعتماد به نفس او را کاهش داده است، حداقل در ضمیر نا خود آگاهش.

رو به رو شدن با مردم در هنگام اجرا برای خواننده ای مثل او که حالا دیگر آلبوم هایش میلیاردی می فروشد! نباید پدیده ی عجیب،ناشناخته و بیگانه ای باشد. وقتی تمرین کنسرتش را به اشتراک می گذارد به راحتی می توان حدس زد که به افزایش وزن اعتماد به نفسش نیاز دارد، در واقع می خواهد واکنش ها را ببیند تا برای گرفتن تصمیمی که این همه وقت عقبش انداخته بی گدار به آب نزند و این یعنی همان ذکاوت خاص و زبانزدش اما او باید بداند که این زمان را هرچه به عقب بیندازد نه تنها از این استرس کاسته نمی شود، بلکه  می تواند تاثیر عکس داشته باشد.

عامل دیگر در تشدید کردن استرس می تواند عدم استقبال عمومی از آخرین آلبوم منتشر شده در بازار باشد. در مورد ژاکت این مورد صدق می کرد و محسن در آن زمان به نوعی زرنگی کرد که روی صحنه نیامد اما این مساله در مورد حریص نمی تواند قابل قبول باشد.


تیم کنسرت

افرادی که با محسن همکاری می کنند افراد شناخته شده،با تجربه و البته کاربلدی هستند و این خود می تواند عامل مهمی در بالا بردن سطح کیفی کنسرت باشد و از میزان استرس مذکور بکاهد. حضور افرادی چون شهاب اکبری، فیروز ویسانلو، امید و ایمان حجت، محمد جاسمی، کوشان حداد، سیامک شکوری، میثم مرودستی، پیام طونی، علی صنعتی و شاید محمد رضا آهاری که هریک می توانند به جذابیت و کیفیت کنسرت بیفزایند، هیجان مردم را برای استقبال از کنسرت بالا خواهد برد. شهاب اکبری در ابتدای سال 89 در مصاحبه نوروزی اش از تشکیل تیم برای اجرای کنسرت چاوشی به عنوان مهمترین برنامه اش در سال مذکور نام برد، اما این امر طبق معمول رخ نداد.

جالب است بدانید اخیرا او در پاسخ به سوال یکی از دوستانم در فیس بوک از خود به عنوان رهبر کنسرت چاوشی نام برده است.


تعدد قطعات

در حال حاضر محسن چاوشی حدود ۱۰۰ آهنگ برای اجرا دارد. این دست او را در انتخاب قطعات باز تر می کند، اما از سمت دیگر ممکن است با درخواست های بسیاری برای اجرای آهنگهای متفاوت مواجه شود و این قطعا کار او را به مراتب سخت تر خواهد کرد.

در حال حاضر او ۴۱ آهنگ مجاز دارد و بیش از ۵۰ آهنگ غیر مجاز. گذشتن از آهنگهای خاطره انگیز غیر مجازش به خصوص آلبوم بی نظیر متاسفم برای اجرای زنده، می تواند برای او گران تمام شود و حتی جو  کنسرت را به هم بریزد، پس او از همین حالا باید چند آهنگ درشت را از میان غیر مجاز ها سوا کند و برای نوستالژی بازانش کنار بگذارد.


http://s1.picofile.com/file/6734220320/Artist.jpg


زمان و مکان

یکی از دغددغه های او برای کنسرت، انتخاب مکان مناسب است. این مورد هم قبلا در جراید به آن پرداخته شده و حتی قبل از عید بود که یکی از خبر گذاری ها از ورزشگاه آزادی به عنوان محل برگزاری کنسرت محسن نام برد که تصورش هیجان انگیز و تحققش دور از ذهن است. بی تعارف در کشور ما چنین بستری برای موسیقی فراهم نیست، مگر اینکه او بخواهد آهنگهای ظهر عطش و غدیر خون را اجرا کند!! آن وقت شاید بتوانیم تحقق تصور مذکور را محتمل بدانیم.

تهران! قطعا بهترین مکان برای اجرای اولین کنسرت است اما اینکه در کجای آن؟ باید به خوبی بررسی شود و همه جوانب امر به خصوص ازدحام احتمالی جمعیت در نظر گرفته شود.

در مورد زمان هم باید بگویم با توجه به شرایط خاص به اعتقاد من تابستان یک انتخاب هوشمندانه است. البته اینها فقط برای اولین کنسرت صدق می کند و در کنسرت های بعدی محسن آزادی عمل بیشتری خواهد داشت.


نحوه توزیع بلیط و تعداد آن

واقعا بلیط به همه می رسد؟ توزیع بلیط چگونه باشد؟ اینها مسائل مهمی ست.

قطعا چند مکان برای خرید حضوری بلیط معرفی می شوند که این می تواند کار تهرانی ها را به خوبی راه بیندازد اما درصد بالایی (حتی بیشتر از 50 درصد) از بلیط ها باید از طریق اینترنت فروخته شود، وگرنه خیلی ها بازهم در حسرت تماشای کنسرت خواهند ماند. فکر می کنم کسانی که همیشه پیگیر کارهای استاد هستند و مدتهاست با این انتظار زندگی می کنند، استحقاق این را دارند که برایشان شرایطی فراهم شود که بلیط را با خیالی آسوده تهیه کرده و برای حضور در کنسرت راهی تهران شوند نه برای تهیه بلیط !


با همه این تفاسیر باید منتظر ماند و دید آیا او این بار با خودش کنار می آید که روی صحنه بیاید و جلوی چشم هوادارانش آرتیست بازی کند؟ یا اینکه باز هم...

محسن در برابر موضوع کنسرت هربار موضع خاصی می گیرد! اینکه می گوید"من تولید قطعه را بیشتر از کنسرت دوست دارم" نه تنها حرفه ای به نظر نمی رسد، بلکه می تواند به پاشنه ی آشیلی برای او تبدیل شود. قطعا لذت اجرای یک آهنگ در حضور مردم با اجرایش در چاردیواری اختصاصی اش قابل مقایسه نخواهد بود! شاید بهتر باشد به جای در و دیوار استودیو، مردم را در این لذت سهیم کند.


وقتشه آرتیست! بیا رو صحنه و تموم کن این خماری 8 ساله رو !