پیش لرزه!

این روزها در آستانه ی انتشار سومین آلبوم مجاز محسن چاوشی با نام حریص هستیم! مثل همیشه هواداران محسن چاوشی منتظر وقوع یک زلزله هستند! اتفاقی که به صورت زیرزمینی زیاد رخ می داد اما...

قبل از ژاکت همین حرف و حدیث ها و همین تعریف و تمجیدهایی که امروز از حریص می شود، توسط خیلی ها صورت می گرفت! که نقل قولش از حوصله ی این بحث خارج است اما همه به آن واقف هستیم.با کنار گذاشتن تعارف از دو نگاه پیش لرزه های حریص را بررسی می کنیم:


  • نگاه اول  http://s1.picofile.com/file/6351197182/negahe2.jpg
  1. محسن چاوشی خودش هم می داند که افت کرده و بعد از متاسفم و سنتوری هرگز نتوانسته رضایت هوادارانش را جلب کند! حالا هرچقدر می خواهد خودش را به کوچه علی چپ بزند،بزند! توی کَت من یکی نمی رود که لحن هیچ تغییری نکرده!!!بدون تعارف بگویم،تقریبا پذیرفته ام که دیگر آن صدای با صلابت قبل را نخواهم شنید، اما حداقل می توانم دلم را خوش کنم به اینکه این ناله های دل نچسب! که دندان های شنونده را به هم می چسباند! فاکتور گرفته شود و محسن طبیعی،خودش را آزاد کند، خیلی هم به آهنگ وَر نرود!!
  2. اکثر ترانه های آلبوم از امیر ارجینی ست. بعد از نمایش ضعیف و دور از انتظار او در ژاکت!  در مورد او نگرانم،نمی دانم شاید محسن او را هم با خود به چاله کشانده است.امیدوارم در این آلبوم نه محسن از او خواسته باشد که روی ملودیِ خاصی ترانه بگوید و نه خودش حس تکراری و یکنواخت به آلبوم تزریق کرده باشد!
  3. حضور امیر سرگزی در تنظیم  ها شُبهه ی بازار خرمشهر دیگری را در ذهن ها به وجود آورد،که اگر این طور باشد،معلوم است محسن پنبه های آهنین در گوش خود فرو کرده و این نوشتن ها هیچ فایده ای ندارد.(البته ظاهرا که می گویند آهنگی با سبک و سیاق آهنگ مذکور در آلبوم وجود ندارد)
  4. سپردن بخش عمده ی تنظیمات به یک تنظیم کننده ی جدید با نام کوشان حداد،اثبات گر یک نکته است و آن اینکه چاوشی می خواهد پرده های جدیدی را برای مخاطبانش پس بزند اما سردرگم است. سردرگمی اش را حذف آهاری به اثبات می رساند.(کاری به بهانه هایی که برای حذف او آورده می شود، ندارم!بهانه هایی از قبیل فیلم سازی و... آهاری از نقاط قوت ژاکت بود)
  • نگاه دوم http://s1.picofile.com/file/6351194164/negahe1.jpg
  1. حریص ِ به قول خودش پرتحرک!می تواند رویای تیفوسی های چاوشی باز را برای بازگشت به خویشتن او زنده کند! آلبومی که محسن اینقدر روی موفق شدنش مطمئن است،هیجان مخاطب را قبل از شنیدن تا حد زیادی بالا می برَد.او اگر بخواهد تداعی گر سال های قبل باشد، می تواند به شرط اینکه خبری از صدای اشک مصنوعی نباشد و آهنگ این قدر پربار باشد تا اگر قرار است اشکی در بیاید، نا خود آگاه سرازیر شود.او می تواند یک بار دیگر دیوانه ها را به دیوانه خانه بکشاند.
  2. دیگر ترانه سرای همیشه همراه چاوشی،تقریبا هیچ نقطه ی تاریکی در کارنامه ی کاری اش دیده نمی شود! حسین صفا همیشه در اوج قرار داشته و اگر از ژاکت قراضه ای باقی مانده باشد،به واسطه ی ترانه های اوست! منتظر ترانه های فاخر او در حریص هستم.ای کاش آلبوم های چاوشی با صفاتر بود!
  3. هرکس آهنگ هایی  که کوشان حداد تنظیم کرده را شنیده آنچنان از او تعریف می کند که من را برای شنیدن آلبوم حریص تر می کند! هرگاه این جمله ی محسن را به یاد می آورم که گفت:"حریص آلبوم پرتحرکی ست" ذهنم نا خود آگاه سمت کوشان کشیده می شود! امیدوارم او که سهم بیشتری نسبت به بقیه در تنظیم ها دارد، بتواند محسن را با هوادارانش آشتی دهد.
  4. همیشه در خاطر دوستداران چاوشی از شهاب اکبری به نیکی یاد می شود. تنظیم های ویران کننده او در متاسفم و سنتوری! آنقدر خاطره انگیز است که از  او بتوان به عنوان یکی ازنقاط پُر رنگ امید در حریص نام بُرد! هرچند او هم نمایش جالبی در ژاکت نداشت اما باید این نکته را هم در نظر بگیریم که او در آخرین لحظات به تیم ژاکت اضافه شد و محسن هم در تنظیم هایش تصرف داشت.(حضور امید حجت با تجربه هم می تواند از نقاط مثبت در حریص باشد. او هم می تواند مثل اسلام ولی محمدی با یک اثر در ذهن ها باقی بماند.)

باید منتظر ماند و دید آیا حریص می تواند توده ی ناله های چاوشی در آهنگ های مجازش را با یک زلزله ی n ریشتری واژگون کند؟ امیدوارم در پُست بعدی که پس لرزه نام دارد،از نگاه دوم بیشتر بگویم.

سورپرایز من برای شما: منتظر آهنگی که منتظرش بودیم،در حریص باشید!

چاوشی: هروقت می رم فنز! دلم می گیره!

باحضور محسن چاوشی در فیس بوک، برای همه فرصتی دست داده تا مستقیما از او سوالاتی را بپرسند!باحذف سوالات،پاسخهای بعضا کوتاه محسن چاوشی را برای شما به اشتراک می گذارم:


  • شاید یه روز با پدرم خوندم!
  • وقتی پای احساس میون میاد،فالش دیگه معنایی نمیده! من 15 سالِ موزیک می سازم،فرق فالش و کوک رو خوب می فهمم! (مربوط به قسمت معروف آهنگ لولای شکسته)
  • بگو چه مرگته می خونی رو اجرا کرده ام! ممکنه یه روز بشنوید!
  • هر وقت می رم فنز! یا همه با هم دعوا می کنن یا به هم فحش می دن و یا به قول دوستان کَل کَل! دلم می گیره! به خاطر همینه نمی رم!
  • ساکسیفون می زنم! از کجا فهمیدی؟
  • بر خلاف اکثر آلبوم های قبلیم،تو حریص ترانه ای ندارم! ترانه ها فقط از امیر ارجینی و حسین صفاست! که تعداد ترانه های امیر بیشتره!
  • و در آخر نام چند ترانه سرای آهنگهای قدیمی:

مسافر غریبه //   ستاره کاظمی

دلگیرم از او //   امیر ارجینی

ماه شبم    //  حسین صفا

      تبر       //  لیلا رضایی


پ ن۱: فایل تصویری تمام پاسخهای بالا به عنوان سند،در صورت لزوم قابل انتشار است!

پ ن ۲:برخی سوالات دیگر هم بود، که یا پاسخ واضحی به آن داده نشده یا تا این لحظه بی پاسخ مانده!


گوش ها را باید شُست!

.. هو .. 

 

بحثی که مدت هاست در مورد محسن چاوشی به گوش می رسد و ذهن چاوشی دوستان را به خود مشغول کرده، تغییر لحن اوست! و تقریبا تمامی هواداران (سوای از دعواهای شخصی) متفق القولند که او این روزها (یعنی بعد از گرفتن مجوز) دیگر آن صلابت سابق را ندارد و ترانه هایش آن گونه که باید دل نوازی نمی کنند. 

  

حتّی آهنگی چون "اسیری" هم که در آن نشانی از ناله و ضجّه نیست! آن جور که باید مورد استقبال قرار نگرفته و به قول دوستان، گوش هایمان را به وجد نیاورده است! چگونه می شود که محسن ناله هم نمی کند و باز هم محکوم به تغییر لحن (و تا حدودی صدا) می شود؟  

 

اخیراً پاسخ های چاوشی (پس از ماه ها انتظار کشنده!) بر روی وب سایت رسمی قرار گرفته است. در همین مورد سؤالی توسط دوست خوبم محمّد پرسیده شده بود که همه منتظر پاسخ این سوال بودیم و جواب چاوشی نه تنها قانعمان نکرد، بلکه ما را بیشتر به فکر فرو برد. جواب این بود:

هیچ تغییر لحنی وجود نداره، تنها چیزی که منو همیشه متعجب کرده، این سؤال بوده!


وقتی خود او هم این موضوع را قبول ندارد، سردرگمی ها بیشتر می شود و پیدا کردن کلید این معما به مراتب سخت تر! شاید لازم باشد چاوشی را قبل و بعد از گرفتن مجوز با هم مقایسه کنیم؛ 

 

1. قبل از مجوز:

اکثر ترانه ها با یک بالانس اجرا می شوند! صدا بم است و بالا و پایین ندارد. چه در جایگاه یک عاشق دلسوخته باشد و چه از زبان یک مرد وطن پرست شعر بخواند.  

 

اگر این صدا به گوش یک خواننده و موسیقی دان حرفه ای برسد، ممکن است از شدّت احساس و لحن مردانه به وجد بیاید و لب به تحسین بگشاید، اما از یکنواختی آن نمی تواند بگذرد! 

 

(کافی است آهنگ هایی چون نفس بریده، بهشت من، خیانت، سنگ صبور، شعر سپید، کم تحمّل، عشق دوحرفی، زخم زبون، بانوی من، متاسفم، صبوری، تئاتر زندگی، تنگ بلوری، خود فریبی و ... را که مورد تایید همگان است، یکبار دیگر و با دقّت در "بالانسِ صدا" گوش کنید)

 

http://s1.picofile.com/file/6286274644/tr1w59hvn4rxf4lyffp7.jpg

 

2. بعد از مجوز:

از همان "یه شاخه نیلوفر" تا "دریاچه ی مرده" تقریباً تمامی آهنگ ها حرفه ای تر شده اند. 

 

همه چیز فنّی شده و مهم تر از همه اینکه،رنج صدای چاوشی گسترده تر شده است. "یه شاخه نیلوفر" را پخش کنید و خوب در آن غرق شوید! "بالا، پایین"، "زیر، بم" 

 

دیگر آن یکنواختی سابق (اگرچه دلنشین) به گوشمان نمی رسد. حالا دیگر چاوشی هم با صدایش بازی می کند و ابعاد مختلف حنجره اش را به رخ همگان می کشد. و صد البته که بیشتر هم انرژی می گذارد. چرا که اوج و فرود دادن به صدا به مراتب سخت تر از خواندن در یک خط می باشد! 

 

(البته هنوز هم دلیلی برای آن ناله های اضافی پیدا نکرده ام!!! و آن غم حسّی و خودجوش را به این غم فنّی و خودساخته ترجیح می دهم.) 

 

حال سؤال دیگری پیش می آید:  

                آن صدای یکنواخت وکوبنده بهتر بود یا این صدای بالانس دار و حرفه ای؟! 

 

جواب این سؤال اگرچه مهم است، اما مهم تر این است که چاوشی چه صدایی ارائه می دهد؟؟ آیا باید هم چنان منتظر آن چاووشی بمانیم یا این چاوشی حرفه ای را بپذیریم؟


پ ن: این مطلب قرار بود در قسمت مقاله های سایت هواداران قرار بگیرد. اما به دلیل مشکلات فنی سایت، این امر میسر نشد و چه جایی بهتر از اینجا؟

 
نوشته شده توسط :سولماز



۵شنبه ۳۰ دی ماه ساعت ۱۲