گوش ها را باید شُست!

.. هو .. 

 

بحثی که مدت هاست در مورد محسن چاوشی به گوش می رسد و ذهن چاوشی دوستان را به خود مشغول کرده، تغییر لحن اوست! و تقریبا تمامی هواداران (سوای از دعواهای شخصی) متفق القولند که او این روزها (یعنی بعد از گرفتن مجوز) دیگر آن صلابت سابق را ندارد و ترانه هایش آن گونه که باید دل نوازی نمی کنند. 

  

حتّی آهنگی چون "اسیری" هم که در آن نشانی از ناله و ضجّه نیست! آن جور که باید مورد استقبال قرار نگرفته و به قول دوستان، گوش هایمان را به وجد نیاورده است! چگونه می شود که محسن ناله هم نمی کند و باز هم محکوم به تغییر لحن (و تا حدودی صدا) می شود؟  

 

اخیراً پاسخ های چاوشی (پس از ماه ها انتظار کشنده!) بر روی وب سایت رسمی قرار گرفته است. در همین مورد سؤالی توسط دوست خوبم محمّد پرسیده شده بود که همه منتظر پاسخ این سوال بودیم و جواب چاوشی نه تنها قانعمان نکرد، بلکه ما را بیشتر به فکر فرو برد. جواب این بود:

هیچ تغییر لحنی وجود نداره، تنها چیزی که منو همیشه متعجب کرده، این سؤال بوده!


وقتی خود او هم این موضوع را قبول ندارد، سردرگمی ها بیشتر می شود و پیدا کردن کلید این معما به مراتب سخت تر! شاید لازم باشد چاوشی را قبل و بعد از گرفتن مجوز با هم مقایسه کنیم؛ 

 

1. قبل از مجوز:

اکثر ترانه ها با یک بالانس اجرا می شوند! صدا بم است و بالا و پایین ندارد. چه در جایگاه یک عاشق دلسوخته باشد و چه از زبان یک مرد وطن پرست شعر بخواند.  

 

اگر این صدا به گوش یک خواننده و موسیقی دان حرفه ای برسد، ممکن است از شدّت احساس و لحن مردانه به وجد بیاید و لب به تحسین بگشاید، اما از یکنواختی آن نمی تواند بگذرد! 

 

(کافی است آهنگ هایی چون نفس بریده، بهشت من، خیانت، سنگ صبور، شعر سپید، کم تحمّل، عشق دوحرفی، زخم زبون، بانوی من، متاسفم، صبوری، تئاتر زندگی، تنگ بلوری، خود فریبی و ... را که مورد تایید همگان است، یکبار دیگر و با دقّت در "بالانسِ صدا" گوش کنید)

 

http://s1.picofile.com/file/6286274644/tr1w59hvn4rxf4lyffp7.jpg

 

2. بعد از مجوز:

از همان "یه شاخه نیلوفر" تا "دریاچه ی مرده" تقریباً تمامی آهنگ ها حرفه ای تر شده اند. 

 

همه چیز فنّی شده و مهم تر از همه اینکه،رنج صدای چاوشی گسترده تر شده است. "یه شاخه نیلوفر" را پخش کنید و خوب در آن غرق شوید! "بالا، پایین"، "زیر، بم" 

 

دیگر آن یکنواختی سابق (اگرچه دلنشین) به گوشمان نمی رسد. حالا دیگر چاوشی هم با صدایش بازی می کند و ابعاد مختلف حنجره اش را به رخ همگان می کشد. و صد البته که بیشتر هم انرژی می گذارد. چرا که اوج و فرود دادن به صدا به مراتب سخت تر از خواندن در یک خط می باشد! 

 

(البته هنوز هم دلیلی برای آن ناله های اضافی پیدا نکرده ام!!! و آن غم حسّی و خودجوش را به این غم فنّی و خودساخته ترجیح می دهم.) 

 

حال سؤال دیگری پیش می آید:  

                آن صدای یکنواخت وکوبنده بهتر بود یا این صدای بالانس دار و حرفه ای؟! 

 

جواب این سؤال اگرچه مهم است، اما مهم تر این است که چاوشی چه صدایی ارائه می دهد؟؟ آیا باید هم چنان منتظر آن چاووشی بمانیم یا این چاوشی حرفه ای را بپذیریم؟


پ ن: این مطلب قرار بود در قسمت مقاله های سایت هواداران قرار بگیرد. اما به دلیل مشکلات فنی سایت، این امر میسر نشد و چه جایی بهتر از اینجا؟

 
نوشته شده توسط :سولماز



۵شنبه ۳۰ دی ماه ساعت ۱۲

 

نظرات 10 + ارسال نظر
Mohammad پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:57

ممنون سولماز جان. خوشحالم که چاوشر امروز میزبان مطلب تو شده.
این که از زاویه ای دیگر صدای جدید و لحن جدید محسن را درک کنیم و از آن حس بگیریم، قطعا نکته ی جالب و پر اهمیتی ست،اما همانطور که خودت گفتی دلیلی برای ناله و ضجه نیست.
در کل تصور من از حریص همین صدای جدید است که امیدوارم ناله هایش را فاکتور گرفته باشد. با این که صدای قبلی را بیشتر دوست دارم اما اینطوری می توانم به سهم خودم لذتی برده باشم.
بالانس صدا نکته ی جالبی بود.

ممنون از تو محمد عزیز که مثل همیشه با روی باز از مطلب من استقبال کردی.

راستش من گاهی از صدای قدیم لذت می برم و گاهی از این صدا!

در کل معتقدم اگه محسن این دو صدا رو با هم ترکیب کنه، یه صدای ایده آل به وجود میاد.

چون به نظر من بعضی از آهنگ ها می طلبه که کوبنده باشه و بعضی هم با اوج و فرود.

تصور من هم از حریص همین صدا بدون ناله است.

شهاب رضا پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 16:09 http://moh3n4voshi.blogfa.com/

بله !
ابل تامل بود ممنون از سولماز
___________
به ما هم س بزنید منتظر نظراتتون هستم ممنون

ممنون از تو شهاب رضای عزیز.

حتما.

چاووشیسم پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:03 http://www.chavoshism.ir

لابد جور دیگر هم باید شنید ؟!!!!

دقیقا همین طوره. البته خوشحال می شم اگه نظرت رو راجع به مطلب بدونم، نه فقط عنوان!

ممنون چاووشیسم عزیز.

جواد جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 13:55

ممنون سولماز و محمد عزیز!
مثل همیشه زیبا بود!
و صدالبته تامل برانگیز(خاصیت این نوشته ها همینه!)
چاوشی به نظر من راه موسیقیاییش رو گم کرده!(با گوش خودمون که دیگه شوخی نداریم)
این میتونه خیلی دلیل داشته باشه!
که والله اعلم!
اما چیزی که واضحه این صدا با ملودی های قدیمیه محسن فیت نیست!
و این سوالیه که به نظر من هیچ موقع به جوابش نمیرسیم!
خدا قوت برای هنوز نوشتن ها!
هردو عزیز سبز باشید

را موسیقیایی رو موافقم. اما صدا و لحن، نه!

ممنون جواد عزیز

بهادر جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:39

محسن چاوشی از ان دست آدم هایی است که هرچه کنید زیر بار حرفی که به آن اعتقاد ندارد نمی رود ، خودش قبول دارد که لحنش عوض شده و مدعی است می خواهد تمامی وسعت حنجره اش را به رخ بکشد ... من حس می کنم واکنش نسبتا" تندش نسبت به آن سئوال از برداشت غلط بوده که گمان برده می گوییم صدایت عوض شده است !

ممنون سولماز جان ، ممنون محمد

به نظر من محسن اگه وسواسش رو کنار بذاره و انقدر فنی آهنگ نسازه! می شه همون چاوشی که ما می خوایم.

صدا و لحن همونه، منتها محسن زیادی فنی شده. و متاسفانه اون حسی که قبلا تو آهنگاش بود، الان نیست. یا اینکه کمتر هست.

ممنون از تو بهادر عزیز.

الیاس شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:00

چه عجب !

!!!

peak of luck یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 18:23

سلام
ممنون بابت متن جالب و جامع تون..

همونطور که مشخصه همه دوست داریم که محسن باز هم مثل متاسفم و کم تحمل و ... بخونه ..ولی انگار چاره ای بجز پذیرش بازی های حنجره ی چاوشی نداریم....
اما من هم با شما در این باره موافقم که محسن تلفیقی از این دو صدا رو در حد اعتدال در البوم ها داشته باشه ....فکر میکنم این جوری خیلی خواستنی تر میشه...(البته من معتقدم که یه شاخه نیلوفر تا حدی اعتدال رو به همراه داشت ولی در ژاکت بیش از حد خودنمایی کرده این لحن)

در اخر ... من با جواد عزیز خیلی موافق نیستم درباره ی گم کردن راه... چرا که اگه دقت کنید محسن مسیر درستی رو انتخاب کرده مسیری که درش از تکرار پرهیز میشه کاری رضا صادقی (به طور مثال) نتونست انجامش بده... من احساس میکنم محسن راه رو درست رفته اما انگار عینک ریبون اصلش کمی راه رو براش تار کرده و خاکی و از اسفالت درست تشخیص نمیده!(ببخشید اگه کمی طولانی شد شرمنده)

درمورد مسیر موسیقیایی به نظر من گاهی سردرگم میشه. مخصوصا توی ژاکت که انگار می خواد همه رو راضی نگه داره!

به نظر من اگه مثل سابق به ندای دلش گوش کنه و اون آهنگی که احساساتیش می کنه رو بخونه، موفق تر از قبل می شه.

و کاملا باهات موافقم که دچار تکرار نشده. در این مورد شکی نیست.

ممنون از نظرت.

beyrami یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:58

به نظر من صدای اون چاوشی دلچسب تر بود گر چه این صدا و لحن هم از صدای همه ی خواننده های ایران سرتره. باید صبر کرد و دید چاوشی تو حریص چی کار کرده.ممنون از سولماز و محمد عزیز

به نظر من هم باید صبر کرد. امیدوارم حریص بار احساسیش بیشتر از بار فنیش باشه!

ممنون از تو بابت نظرت.

علی۱ پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 17:03 http://www.bibbax.blogfa.com

متن قشنگی بود.
من خیلی ها رو تویه این سه چهار سال چاووشیسم کردم.
همشون هم به خاطر صلابت مردونه ی لحن و صداش بود که جذب شدن و البته عاشقانه...
من شخصا تمام لحن های محسنو دوست دارم. ولی دلم واسه لحنی که تویه آهنگ تنگ بلوری یا ابرهای پاییزی داشت خیلی تنگ شده....
در مورد راه موسیقیایی هم همون نظریه عینک ریبون رو خیلی پسندیدم.

ولی دلم واسه لحنی که تویه آهنگ تنگ بلوری یا ابرهای پاییزی داشت خیلی تنگ شده....

من هم همین طور. یه عاشقانه ی بی نظیر که شاید هیچ وقت تکرار نشه!

ممنون از نظرت.

پیام دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:46 http://khater.blogsky.com

سلام به نظر من اون چاوشی قبلی یه چیز دیگه بود که دیگه نمیشه پیدایش کرد با جواب خود محسن که هیچ تغییر لحنی وجود نداره من میگم که توی حریص هم مثل ژاکت و یه شاخه نیلوفر هستش لحن صداش تغییری نکرده اون صدای قبلی و محکم وکوبنده رو ما دیگه نمیشنویم اما خود من اون لحن محکم و کوبنده رو دوست دارم نه این لحن ناله و زجه رو ممنون بازم از شما سولماز عزیز

فکر نکنم هیچ کدوم از هوادارها اون ناله های نچسب رو دوست داشته باشن!

امیدوارم چاوشی به این نتیجه رسیده باشه.

اما در مورد لحن کوبنده بازهم می گم به نظر من اگه متعادل باشه خیلی بهتره.

ممنون از تو پیام عزیز.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد