پاروی بی قایق - بخش اول

دوباره نُت به ساز نفس داد و قلم بر کاغذ انداخت.

 

کاور

شاید لازم باشد در ابتدا به این بپردازیم که اصلا چرا برای یک اثر موسیقی، کاور تولید می شود؟

 

زمانی که از کاست برای انتشار آثار موسیقی استفاده می شد، فرصت عرض اندام کمتری در طراحی برای یک آلبوم وجود داشت و اکثر جلدها به عکسی از خواننده یا تصاویر ساده محدود می شد. با پیدایش سی دی، هنر طراحی کاور آلبوم رفته رفته به یکی از مهم ترین بخش های موسیقی تبدیل شد؛ هم به عنوان سمبلی فرهنگی و هم به عنوان ابزاری برای بازاریابی. و با پیشرفت تکنولوژی، هنر طراحی جلد نیز رشد کرد و بهبود یافت.


برای طراحی یک آلبوم می توان از عکاس، کاریکاتوریست و یا هر فردی که از آن آلبوم اطلاعاتی داشته باشد، کمک گرفت. اما اینکه صرفا این کار را به یک فرد غیرمتخصص بسپاریم، نتیجه اش می شود همین چیزی که در اکثر آلبوم های چاوشی می بینیم. استفاده از چنین افرادی به عنوان طراح که دقیقا مشخص نیست با چه ملاک و هدفی بوده، نشان می دهد که کاور آلبوم برای خواننده خیلی در درجه ی اهمیت قرار ندارد. همین که جلدی باشد و طرحی روی آن چاپ شود، کافی ست.


از خود چاوشی که بگذریم، اطرافیانش هم ترجیح می دهند قبل از انتشار آلبوم در مورد محتویات ناشنیده ی آن در سایت ها، شبکه های اجتماعی، مجلات و ... صحبت کنند، تا اینکه مشاوره ای سالم و کارآمد بدهند.



متاسفانه بعد از گذشت یک دهه، هنوز لوگوتایپ مشخصی برای نام "محسن چاوشی"  طراحی و انتخاب نشده است و در آلبوم های مجاز او به جز "یه شاخه نیلوفر"، سایر آلبوم ها در زمینه ی طراحی چیز خاصی در چنته نداشته اند. (این را با یک نظرسنجی ساده می توان به اثبات رساند)


اگر آلبوم های روز دنیا را بررسی کنیم، می بینیم که در اکثر آن ها معمولا عکسی از خواننده (حالا نه صرفا روی جلد) در کاور وجود دارد. اما در آثار چاوشی یا آنقدر عکس می گذارند که توی ذوق می زند یا اینکه طراح و خواننده زیادی متفاوت می شوند و از آن طرف بوم می افتند... شاید بتوان تنها نقطه ی قوت کاور "پاروی بی قایق" را رنگ و نقش پس زمینه  ی آن و تا حدودی نحوه ی نگارش نام آلبوم و خواننده دانست.


عدم درج نام روزبه بمانی در قسمت ترانه سراها یکی از نقاط تاریک بود. که البته این قسمتش مربوط به ایرادات خاص وزارت ارشاد است ولی در قسمت تشکرها هم نامی از او برده نشد، تا حیرت زده شوم! این کار از چاوشی انتظار نمی رفت. مطمئنا بمانی ممنوع التشکر! نبود.


اما برسیم به کاریکاتور روی جلد که قبل از انتشار، تصورم این بود که قرار است فقط برای پوستر تبلیغاتی آلبوم استفاده شود! واقعا دلیل قرار گرفتن چنین تصویری روی جلد این آلبوم چیست؟ البته طراح تخصصش را به کار گرفته و خیلی نمی توان به او خرده گرفت و بیشترین ایراد متوجه خود چاوشی ست. چرا وسواسی که در سایر بخش های آلبوم وجود دارد، در انتخاب طراح وجود ندارد؟ اگر واقعا اهمیتی ندارد، می شود آلبوم را روی یک سی دی خام معمولی رایت کرد، شماره ی مجوز را روی آن نوشت و در یک نایلون ساده گذاشت. هم هزینه ی کمتری دارد و هم زودتر به دست همه می رسد!


اصولا برای معرفی یک اثر هنری از یک نماد به عنوان شاخصه ای از محتوای آن استفاده می شود. واقعا حیف است که اثر چاوشی با این ظرافت و هارمونی، با چنین طرح فاقد هرگونه خلاقیتی که بیننده را به تفکر وا نمی دارد، منتشر شود. اینکه نویسنده متخصص نیست و بی دلیل ایراد می گیرد، نه حقیقت را تغییر می دهد و نه نظر آن هایی را که باید. جالب اینکه خود چاوشی چنین نظری ندارد.

 

نظرات 6 + ارسال نظر
علی شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:28

ممنون چاوشر عزیز از این مینی نقد!
فقط یه نکته رو می خواستم باهات در میون بذارم. و اون در مورد کاور آلبومه که گفتی چیز خاصی نداره. اتفاقا کاور آلبوم پارو بهترین کاور آلبومای محسن تا الان بوده حتی با مفهومتر از "یه شاخه".
"قایق" نماد معشوقه و "پارو" نماد عاشق...
حالا در کاور، عاشق، چون معشوقش رو در کنار خودش نداره (پاروی بی قایق)، عکس اونو کشیده. (عکس قایق رو کشیده)
از این زیباتر هم ممکن بود؟؟؟
راست... در مورد بمانی نوشی ممنون التشکر که احتمالاً باید می نوشتی ممنوع التشکر

من به نظر شما احترام می گذارم.
ولی می توانست خیلی بهتر از اینها باشد. در مورد کاور ی شاخه و پارو با هم اختلاف نظر داریم.
غلط املایی هم اصلاح شد.
نقد در سه بخش تقدیم خواهد شد.
ممنون.

a شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:18 http://www.aragonite.blogfa.com

من اینجا را خیلی دوست دارم بی تعارف و خیلی منتظر بودم و هستم ....
نظر منم اینه ک کاور خیلی خلاقانه نبود نظر من هست....
ولی خوب احساس میکنم نفس وجودی کاور جدید نیست این لینک را ببینید
تکرار میکنم نظر من شاید از بی ذوقی و بد سلیقگی من باشد
http://s5.picofile.com/file/8143422284/kapak.jpg

ممنون از لطف بی حدتان
حرف و ای کاش... در این مورد زیاد است
عکسی که فرستادید خیلی جالب بود
اگر اطلاعات بیشتری از آن دارید، برایمان بگذارید.

علی شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:50

فدایی داری... ممنون که احترام میذاری
من همیشه پیگیر نقدهات و وبلاگت هستم.
یکی وبلاگ تو و یکی وبلاگ چاوشیست. من صادقانه باور دارم که این دو وبلاگ بیشترین خدمت رو به رشد محسن عزیز میکنن.
موفق باشی

ممنون دوست خوبم
اینجا برای چاوشی و شما فعالیت می کند و خوشحالم که مورد پسندتان بوده
به امید پیشرفت همیشگی اش.

a یکشنبه 14 دی‌ماه سال 1393 ساعت 17:41 http://www.aragonite.blogfa.com

نه متاسفانه اطلاعات بیشتری ندارم. با این عکس چند سال پیش برخورد داشتم بعد از رونمایی از کاور ناخوداگاه به یاد این عکس افتادم و به سختی پیدا شد
مشخص نیست نظرم ارسال شد یا نه...امیدوارم نظرم ثبت شده باشه

بعید نیست کاور آلبوم پارو، الهام گرفته از همین طرح باشد
فعلا ترجیح می دهیم خوش بین باشیم
به هرحال ممنون.

مهدی سه‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:25

چقد خوب مینویسی لعنتی از کمیل تا سلسبیل....
روانی شدم...اره منم دوس دارم صد تا ورژن از یه اهنگشو گوش بدم
دوسدارم بدونم بانوی من رو وقتی میخوند چه شکلی بود
دوسدارم بدونم با هر روز پاییزه گریه کرده یا نه...
لعنتی چقد خوب مینویسی چقد دلم میخاست یکی این حرفایی که تو دل من هست و بنویسه...
روا نبود که اینجوری...
همیشه باش.مرسی

ممنون دوست عزیز
انرژی خوبی به سمت ما روانه کردید
همین که یک نفر هم لذت ببرد برای ما کافیست.

مهدی چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1393 ساعت 04:43

چاوشر جان صبوریم کمه بیقراریم زیااااااااد
نقد پارو رو زودتر برسونید.....
خواهشا
یه نکته دیگه هم گه میخاستم بگم اینه که چقد حرفه ای و ژورنالیسی مینویسید نوشته هاتون جدای از موشکافی و دقت زیاد و علم موسیقایی بشدت سنجیده دارای افت وخیز و کاملا پر کشش هستن تبریک میگم قلم بی نظیری دارید
که البته ظرافت ها و ریزنگری هاش رو فقط کسی که در دریای محسن شنا کرده باشه میتونه درک کنه
راستی یادم رفت در کامنت قبل بگم از کمیل تا سلسبیل اشکم رو درآورد...
خلاصه اینکه پارو رو با عینک دقیقتون بشکافید تا کیف کنیم
پ.ن؛ انگار ماتفاهمات زیادی باهم داریم جز خواننده ی محبوبمان برای من هم نسخه هایی که لو می روند دلربا ترند...
گلاب...
ببخشید اگه طولانی شد از بس با خوندن قلمتون سر ذوق میام که من بی حوصله خیانت میدونم اگر مراتب تشکر رو بجا نیارم
نویسا باشی! دوست عزیزم

ممنون از این همه تعابیر همراه با انرژی مثبت. که امیدوارم لایق این مهر شما باشیم
به روی چشم. بخش دوم همین روزها منتشر می شود
از کمیل تا سلسبیل هم نوشته نویسنده ی دیگر وبلاگ یعنی کم تحمل عزیز است که در نقد پارو هم کمک زیادی به من کرده
برقرار باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد