اصلا نمی دانم از کجا و چطور شروع کنم. فقط امیدوارم به این متهم نشویم که شما هر روز یک حرف می زنید! این بنده خدا (محسن) با کدام سازتان برقصد! این حرفها را هم که حتما می دانید چه کسانی می گویند!! که اتفاقا بخشی از مشکل هم همین ها هستند.
بهتر است رو دربایستی را کنار بگذاریم. در لفافه لازم نیست صحبت کنیم، مخاطب این نوشته فقط محسن چاوشی ست.
یک روز ما گفتیم لطفا آلبوم را کمی باصفاترش کن. اگر امروز بگوییم غلط کردیم غلط! آیا تغییری رخ می دهد؟ یا اصلا آن تغییر به خاطر سلیقه ی هواداران نبوده؟ مگر نه این است که این آهنگ ارائه شده تا خیلی چیزها سنجیده شود. پس باید بگویم اشتباه هست برادر من اشتباه. فکر ِ تغییر سبک، جسارت قدم گذاشتن در موسیقی مدرن، کار بسیار پسندیده ایست اما اگر فاقد ابزار لازم باشد به هیچ دردی نمی خورد. مثلا همین آهنگ همسایه!
اینکه آهنگ رایگان و به عنوان هدیه به دست ما رسید، واقعا جای تشکر دارد اما اجازه بده ما اینبار سنت شکنی کنیم و به این هدیه خرده بگیریم. برای قبلی ها که دندان روی جگر گذاشتیم ولی اوضاع بدتر شد! خداوکیلی ترانه این آهنگ در سطح موسیقی چاوشی بود؟ آیا واقعا به صفا گفته می شود که برای فلان سبک و روی فلان ملودی ترانه بگو؟ یا اینکه این مدل ترانه ها توسط خود محسن انتخاب می شوند؟ اصلا سرو ته این ترانه کجاست؟ چقدر قرار است ما حسین صفا را باد کنیم؟ چقدر باید ضعیف باشد تا حداقل از او کمتر استفاده شود؟ اگر قرار است اینطور ادامه دهد تا کی باید از او استفاده شود؟ آیا این کلمات ِ مثلا خاص که قصد دارند جناس را در آهنگ ایجاد کنند، به ترانه تزریق شده اند؟ آیا واقعا چاوشی با چنین آهنگهایی به اوج رسید که با اینها در اوج بماند؟
افرادی که نزدیک چاوشی هستند، انسان های بسیار خوبی هستند و همچنین رفقای با معرفتی. این را واقعا می گویم، بدون هیچ گونه کنایه ای. اما این افراد در کجای موسیقی قرار دارند؟ چرا محسن خیلی ها را از خودش دور کرده تا به این جمع خودش را محدود کند؟ آیا واقعا جمالفرد بهتر از آهاری تنظیم می کند؟ آیا این جابه جایی حرکت رو به جلویی ست؟ به خدا اینها دخالت در حریم شخصی نیست، یک تلنگر ساده است. حالا این وسط حضور صفاریان و بمانی جای امیدواری دارد.
در پشت این آهنگها فکر و اندیشه ی خوبی قرار دارد. ورود به این سبکها واقعا تحسین برانگیز است. و اتفاقا محسن هم پتانسیلش را دارد، این را آهنگسازی و تنظیم آهنگ می گوید. اما آیا برای ارائه یک کاری قوی در یک سبک جدید فقط تنظیم و خواندن مهم است؟ آیا لازم است اینقدر صداسازی شود؟ مهم نیست چه چیزی خوانده می شود؟ این روزها چه کسانی آهنگهای چاوشی را قبل از انتشار می شنوند و درمورد آن اظهار نظر فنی یا غیر فنی می کنند؟ اصلا ایراد هم بلدند بگیرند یا هرچه بشنوند کف می کنند؟
اصلا چرا انقدر در دسترس قرار گرفته ای؟ چرا اینقدر از تو عکس هست؟ چرا همه جا هستی؟ چرا انقدر زود زود آهنگ منتشر میکنی؟ نکند اگر به عمر ما قد داد و کنسرت گذاشتی، از فردایش قرار است هفته به هفته کنسرت بگذاری؟ آیا عقلم به من راست می گوید که تو دیگر خاص نیستی؟ نه! من با دلم این مطلب را نوشتم. تمام.
سلام خسته نباشین مطلبتون به جا و خوب بود منم با نظر شما موافقم واقعا این شعر در خور محسن نبود یک تک آهنگی مثل مترو کلا محسن همه ی تک اهنگاش شعرش از حسین صفا بوده نمیدونم چرا یه تنوع تو تک اهنگاش انجام نمیده این همه شاعر خوب چرا فقط از صفا البته صفا خیلی هم عالیه ولی خوب یه تنوع هم لازمه یکی مثل اسلام ولی محمدی حمید رزاقی ما تا حالا آهنگی از محسن که شعرشو حمید رزاقی گفته باشه نشنیدیم خیلی دلم میخواد محسن با ایشون همکاری کنه البته امیر ارجینی به جای خودش که واقعا حیف شد دیگه با هم همکاری نمیکنن اگه اجازه بدین این مطلب زیبا رو به اسم خودتون تو فیس بوک تو گروه اصلی مخاطبان محسن چاوشی بزارم که همه دوستان بخونن و نظر هم بدن اگه اجازه بدین البته اگه خودتون تو فیس بوک پیج دارین چه بهتر خودتون اینو بزارین همه بخونن به مام ادرسشو بده ازتون جواب میخوام ممنون یا علی
سلام و تشکراز شما. خوشحالم که هنوز هم گوشهای تیز هستند.
mohamad.saeidy
این آدرسه و اینکه همزمان هم مطلب اونجا گذاشته شده. هرجا خواستید، می تونید بذارید.
بسی جای تفکر داشت...
نوشتهات - خصوصاً خطوطِ پایانیاش - را دوست داشتم.
راستاش سوالاتِ تو ، سوالاتِ من و خیلیهای دیگر نیز هست. شاید بعضیها باید قبول کنند که واقعاً گاهی از یکطرفِ بام میافتد. این تغییر ِ ناگهانی در تصمیمها. اینکه امروز میگوید این آهنگ را منتشر میکنم و چندروز بعد میگوید آماده نیست و یکی دیگر منتشر میشود. شاید واقعاً از وقتی پایاش به شبکههای اجتماعی باز شد ، تا این اندازه تغییر کرد.
متشکرم بابت این نوشته.
ممنون که خواندی به مضمون اصلی پی بردی.
شاید خیلی با نظرت در مورد حسین صفا موافق نباشم ولی به شدت در گیر پاراگراف آخر نوشته ات هستم ( مثل مهدی عزیز)
سپاس
صفا تمام نشده ولی افت کرده.
پاراگراف آخر هم حکایت نه به آن شوری شور، نه به این بی نمکی ست.
ممنون.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
من بین شما کم تجربه هستم و بار اولی هست که نظر میدهم...
انتشار همسایه یک اشتباه ناقص بود که با زمزمه انتشار وصیت نامه به کامل تبدیل شد... اما در مورد سبکش میتوانم بگویم نشان از بی ثباتی دارد که درگیر چاوشی است... موزیک هایی که میسازد همگی فدای شعر میشوند... همگی... من جمله دوست داشتم و همسایه... انتخاب سبک و لحن و ملودی و تنظیم همه در خدمت شعر هستند... و دلیلش نامتاثر از سیزده نیست... دریغ از یک اورتور... شهاب اکبری هم مشابه او...
و اما درمورد پاراگراف آخر موافقم اما حضورش نسبت به قبل کمرنگ تر شده و عکس کمتری منتشر میکند نسبت به دورانی که روزانه عکس منتشر میشد... راستی میدانستی ما تنها بقول خودت هوادارهایی هستیم که از این مسائل انتقاد میکنیم؟؟؟؟!!!! نمیدانم بد است یا خوب باتشکر
با سلام. نظر شما قطعا محترم است ولی در مورد تنظیم و سبک موافق نیستم. من به شدت این تنظیم وملودی ها رو هم در دوست داشتم و هم در همسایه می پسندم. ممنون.
سلام محمد جان
باور کن دلام برای خودت، وبلاگ دوست داشتنیات و نوشتههای ارزشمندت، تنگ شده بود. همیشه از خواندن نوشتههای چاوشینویسانی قدیمی (همانند ِ تو) که همیشه حرفی برای گفتن داشتهاند، لذت میبرم! راستاش ملودی و وُکال ِ همسایه، مرا نیز به شدت درگیر کرد و گیرا بود (گمان کنم اکثر چاوشیستها نیز همین حس را دارند)، اما ترانهاش جای بحث و بررسی دارد. شاید توجه بسیارش به موسیقی ِ کارهایش، باعث شده نسبت به کلام ِ کارهایش، توجه ِ کمتری نشان دهد و نتیجهاش شود انتخاب و اجرای ترانهای همچون همسایه. نمیگویم همسایه ضعیف است، اما آن چیزی که از صفا و صدا زخمی انتظار میرود هم نیست. راستی، تنظیم ِ این قطعه هم زیبا بود. متنات را بسیار دوست داشتم. پاراگراف آخر نوشتهات، حرف ِ دل ِ من و بسیاری از هواداران است و با آن شدیداً موافقام! خسته نباشی اخوی.
برقرار باشی.
:)
سلام. کامنتت دل نشین بود مهران جان.
اینکه می بینم خیلی ها حس و حال خودم را دارند، احساس خوبی به من می دهد.
بگذار بگذرد...! فقط همین.
گمان کنم مطلبی (نامهای پوچ) که لینکهای مربوطهاش را در ذیل قرار میدهم، خوانده باشی. اگر نخواندهای، پیشنهاد میکنم این مطلب را بخوانی. خواندناش خالی از لطف نیست!
لینکها:
http://www.musicepars.com/?p=6014
+
http://dlchavoshinews.tk/Pic/Other/Cm-Bahador.jpg
منبع ِ اصلی:
http://chavoshinews.ir/post/79
با اطلاع از رزومهی آهاری و عدم فعالیتش در ساخت ِ موسیقی، از ابتدای ِ مطرح شدن ِ ناماش تاکنون، به اینموضوع شک داشتم که "آهاری" تنظیمکنندهی قطعاتی باشد که ناماش در آنها بهعنوان تنظیمکننده ثبت شده. مطلب ِ نامهای پوچ، رزومهی محمدرضا آهاری، صحبتهای شهاب اکبری و پُست جدید بهادر شمس، شک ِ مرا به یقین تبدیل کرد. اما دادن ایده برای تنظیمها را بعید نمیدانم، زیرا آهاری یک موسیقیدوست و هنرجو * بوده.
------------------------------------------------
پ.ن:
* یادگیری ِ نواختن ِ گیتار الکتریک.
مطلب را نخوانده بودم. ممنون.
باید بگویم حرف در این مورد زیاد است. تمام این صحبت ها از یک نفر سرچشمه می گیرد! البته منظورم نویسنده نیست. شاید به سیم آخر زدم و یک مطلب در این مورد نوشتم.
اما :
اگر آهاری واقعا هیچ کاره بوده!! پس چرا این فضا هم با رفتنش به خاطره ها سپرده شد؟ چرا دیگر در این فضا آهنگی تولید نمی شود؟
آیا واقعا شما این را حس نمی کنید که در تنظیم های ی شاخه یک حس دیگر با حس چاوشی عجین شده که محصولش شده این!
و از همه مهمتر! کجا صدا برگشته؟ لابد آلبوم هایش به دست ما نرسیده!!
راستی در انتهای همین عکسی که دادید خود محسن آمد گفت که تنظیم کار آهاری بوده!!
البته من خیلی اصراری ندارم که کار آهاری بوده ولی اینکه آهاری هیچ کاره بوده را هم نمی پذیرم.
این مطالب و این حرکات فقط برای جلب توجه کردن است!
پدرم دراومد ولی همه نوشته های آرشیو وبلاگ رو+ نظرات خوندم!!
البته بجز کتاب سولماز عبادی
مرسی.
کتاب رو هم بخون پشیمون نمیشی.