خیانت سنتوری!

بعد از ظهر تابستونی،بعد از خلاص شدن از شر یک مشت کتاب دل نچسب! با رفیقم رفتیم کنار آب!طبق معمول قطعا یکی از واجبات! گوش کردن به آهنگای محسنه!

تا یادم نرفته بگم که دوست من اصلا اینترنت نمیاد و کلا از بحثهای وبلاگها و سایت هواداران بی خبره! و از اون دسته آدمایی که با خودش تعارف نداره!

قبل از اینکه آهنگی Play بشه، دوستم میگه می خوام یه آهنگ واست بزارم حسابی حال کنی! از اونجایی که کمتر موسیقی ایرانی گوش میده و با محسن هم که شاید تنها خواننده ایرانی مورد علاقه اش باشه، جدیدا حال نمی کنه! منتظر شنیدن یه آهنگ خارجیم!

صدای خیانت سنتوری میاد و من می فهمم که تصورم غلط بوده! دوستم آن چنان رفته توی حس که انگار همین الان این آهنگ رو بهش دادن! اتفاقا همین رو هم میگه که این آهنگ هر روز واسم تازگی داره!

کم کم حس دیوانگی به من هم سرایت می کنه و از خماری در میام. بحث شروع میشه و من ترجیح میدم اول بشنوم و بعد جواب بدم. رفیقم همیشه میگه من یه شاخه نیلوفرو ژاکتو یک دهم بقیه ی آهنگای چاوشی هم گوش نکردم!

آه و ناله ی هر روز اون اینه که ای کاش چاوشی هیچ وقت مجاز نمی شد تا به این زودی ها تموم نمی شد. اصولا با مجوز مشکل داره و معتقده  که مجوز یعنی ممیز! و ممیز یعنی معذب بودن خواننده و اینا همش یعنی کم شدن کیفیت کار و ناراضی بودن مردم! البته کلمه ی در دراز مدت رو هم کنار تموم موارد بالا بزارید!

پارسال این موقع ها که آتیشم تند بود خیلی باهاش بحث می کردم اونم که سرش درد میکنه واسه اینجور بحثا! اما الان خودمم ناراضیم اما نه به شدت اون!

با بعضی حرفاش مخالفت می کنمو با بعضیش موافقت! اما اون سر حرف خودشه!بحث میرسه به صدا! اینکه صدای محسن چرا دیگه محکم نیست و آه و ناله ای شده! و من برخلاف همیشه جوابی ندارم بدم!

رفیقم اشاره می کنه به صدای محسن توی خیانت سنتوری! بلافاصله بخون امشب رو می زاره! حرفی ندارم بزنم و تته پته میکنم! خودمم فهمیدم که تغییر کرده! اما شاید نمی خوام قبول کنم!

تفریح ماهم تموم میشه و من میام خونه! پشت سیستم! اولین کاری که میکنم اینه که خیانت سنتوری رو Play می کنم!چیه توی این صدا،من نمی دونم! اما هرچی هست صدای نیلوفرو ژاکت نیست!

پ ن:فقط خیانت سنتوری نیست که این حس و حال رو به این دوستم میده! اکثر آهنگای غیر مجاز محسن! نظیر :نفس بریده، بهشت من، کم تحمل و...