بقال

زنگ موبایل بقال محل که تازگی ها سوپری هم شده! ابرای پاییزیه!!

تا میرم جنس بخرم آی دوست دارم موبایلش زنگ بزنه.دست خودمم نیست.

...

فکر کنم الان باید بگم خدا مارو زده! نه؟!!!

نظرات 12 + ارسال نظر
مهدی شجاع شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:19 http://chavoshi-century.blogsky.com

:D:D:D:D:D:D:D
عجب بقال با احساسی
:D:D

بهادر شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:13

بقال ! فقط همین

شب نویس شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:21 http://man-o-shab.blogsky.com

کاری نداره که! شماره موبایلشو ازش بگیر. بعد هربار که میری بقالی بهش زنگ بزن :)
چقدر من باهوشم!

سولماز شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:05

بقالم بقالای جدید! D:

جمله ی آخرت منو کشت! D:

چاوشیسم شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 22:41 http://www.chavoshism.blogfa.com

جمله آخری ؟!؟!

؟؟؟؟

!!!!!

؟؟؟؟

فرو غ شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:59

داشتم ماشینو از پارکینگ عمومی در میاوردم مسئول پارکینگ یه مرد مسن بود با لهجه شیرین جنوبی که اصلا حوصله م نداشت
ماشین که روشن شد محسن داشت بازار خرمشهرو می خوند
یه لبخند ناز اومد به لبها و چهره چروکیده اش من که با عجله داشتم پول خورد پیدا می کردم تا صداش مث قبل در نیاد گفت:
عامو جان حالا عجله نکن ای صدای آهنگتم زیاد کن .قشنگه
سی دی رو رد آوردمو گفتم :عامو جان من چند تا دارم این مال شما
لبخندش تو آینه خیلی قشنگ بود هنوز یادمه

واقعه ای بود که مرا به پاسخ وا داشت. موقعی که از این اتفاقا می افته یه حس عجیب انگیز ناکی! داریم. هممون.
مرسی فروغ.

mersedeh یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:12 http://www.chavoshi-century.blogsky.com/

همین چند روز پیش بود رفته بودم یه مغازه توی میدون امام حسین که برای یکی هدیه بخرم اشتباه نکنم شعر احسان بود که داشت پخ میشد آخراش بود یه چرخ تو مغازه زدم که آهنگ تموم شد و یه موزیک آشنا پخش شد یه دفه یکی از فروشنده ها گفت آرش بالا بالا برش بالا یه دفه صدای پخش خیلی زیاد شد که من فهمیدم منظورش از آرش بالا بالا ببرش بالا! زیاد کردن صدای پخش بود! نا خودآگاه لبخند زدم چون سر آهنگ قبلی داد نزد که بالا بالا!

وقتی گفت تو هوای گرم بندر... سه چهار تا فروشنده بودن با چند تا مشتری جز من فروشنده ها روی ویترینای شیشه ای جلوشون با دست رینگ گرفتن مشتریا هم تو هر سنی که بودن لبخند به لبشون بود که هرچی بود تو اون لبخند جز تمسخر!
خواستم بپرسم آقا این شلوار چنده دیدم چشاشو بسته و رفته تو حس نپرسیدم ترجیح دادم اون سه دقیقه و سی ثانیه ساکت باشم و ری اکت های مردمو ببینم یه مشتری وسطش اومد تو همون جا که میگه پات میمونم والا... همون پسره آرش که همیشه میگفت خوش اومدین چی میخواستین؟ این بار اصلا انگار نه انگار کسی اومده تو بوتیک! اون آقاقه هم انگار نه انگار اومده بود تو بوتیک و حتما کاری داشته! همه وایستاده بودن یه لبخندم رو لب همه! اون پسره هم که داد زده بود بالا بالا چشمشو بسته بود! وقتی آهنگ تموم شد چشاشو وا کرد گفت پایین پایین بیارش پایین! آرشه هم برگشت طرف آقاهه گفت خوش اومدین چی میخواستین؟ مردمم همه شروع کردن به قیمت پرسیدن و این که پارچه ش ترک هست یا نه؟

هنوز دارم فکر میکنم چطور زمان سه دقیقه و سی ثانیه برای همه ایستاده بود؟!

هنوز دارم به این فکر میکنم آهنگی که خیلی ها از ما چاوشی دوستا ضعیف قلمدادش میکنیم زمان رو متوقف میکنه عشق دو حرفی و امثالهم چه بلایی سر شنونده ش میاره؟

امتخار بزرگیه عاشق کسی باشی که با صداش زمانو متوقف میکنه فرقی نداره طرفش پیر باشه یا جوون، بزرگ یا کوچیک، استاد دانشگاه یا بقال مهم اینه که هر بار وقتی جایی هستم گوشی م زنگ میخوره تا جواب بدم زمان برای همه متوقف میشه وقتی میگه اون رو به روم داره... یکی چشاشو میبنده یکی زیر لب میخونه یه بچه هم با لحن بچگونه ش به مامانش میگه مامان این آهنگه! مامانشم یه کله تکون میده و یه نفس عمیق میکشه! اینا همه برام مهمه یه حس خاص که جدا از وصفش عاجزم!

(من کلا پرحرفم محمد شرمنده:d)

منو بردی به فضای عاشقی م مرسی، به بقالتونم بگو دمت گرم خیلی باحالی

آدم وقتی تو اینجور جاها میره. نمی دونه ساکت باشه یا حرف بزنه.

جواد یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:18

چقدر قشنگ...

مرسی محمد.واقعا مرسی...

از این پست ها بازم بزار برا ما

علی آبی دل سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 http://del-dard.blogfa.com

احتمالا این فهمیده مشتریش فقط تویی این کارو کرده!

شوخی میکنم،پست زیبایی بود،این خاطره ها از ذهن آدم پاک نمیشه

موفق باشی

چاوشیسم سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 18:33 http://www.chavoshism.blogfa.com

لوگوی rss نیگا :دی ...

جالبه ...

ممنون.
کار یکی از رفقای نزدیک چاوشی بازه.

یاسین برهانی جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 http://kamichord.dil.ir

کل عالم عشق سلطانن دیگه چه میشه کرد.........!!
ولی من 2تا آهنگ دیگه رو دیدم که خوب جا باز کرده بین مردم...هنوز بعد این همه مدت که از ژاکت گذشته....
یکی "دور آخر" یکی هم "دریاچه مرده"....بازار خرمشهر که جای خود......فک کنم تو این آلبوم این 3تا تراک موندگارتر باشن...

رکسانا معتمدی چهارشنبه 5 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:13

یه بار رفتم تو یه مغازه ، یارو آلبوم ژاکت دستش بود برای یه نفر خبر مرگش تبلیغات میکرد می گفت: این البوم جدید مسن چاوووشی ریتمیکه ! همه اش بندری و قررر داره ! "
منم رفاتم طرفش با لحن طلب کارانه گفتم : " یعنی چی آقا؟ آلبومو گوش ندادی چرا حرف مفت میزنی ؟ نه خیر خانوم ! فقط یکی اش بندریه ! " فروشنده گفت : من میدونم یا شما ؟ منم گفتم : آقای محترم فقط برات متاسفم که اینقدر بی فرهنگی که کار رو گوش نداده نظریه صادر میکنی " و از مغازه زدم بیرون!

متاسفم براش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد