بلوغ مُجاز

پس از انتشار چند آلبوم مجاز، سرانجام محسن چاوشی در پرچم سفید (با تمام تنوعش) موسیقی هماهنگ تری را نمایان کرد. (منظور صرفا سطح آهنگهاست نه فضای آنها)

می توان پرچم سفید را متعادل ترین آلبوم مجاز چاوشی نامید. انگار که نزدیک گیجگاهت را نشانه گرفته باشد! محسن پخته تر از قبل عمل می کند، او خوب می داند از او چه می خواهیم و برای تحقق انتظارات تمام تلاشش (نه پتانسیل!) را به کار می گیرد.

او بعد از اوج در متاسفم و سنتوری، در آلبوم های یه شاخه نیلوفر و ژاکت (هر کدام به دلایل متفاوت) افت غیرقابل انکاری را تجربه کرد. پس از طی این دوران سرگیجگی، با حریص چند یا حتی چندین پله بالاتر از ژاکت ظاهر شد و حالا با پرچم سفید تقریبا روی همان خط حریص و شاید چند دهمی بالاتر حرکت کرد که البته این در نوع خود ستودنیست. در این مدت حضور کلیشه ای او در چند آلبوم گروهی و انتشار چند آهنگ با فاصله ی زمانی تقریبا اندک بنا به مناسبت های مختلف اعم از زادروز، شب یلدا، شب عید و... اندکی عطش را از گوش ها گرفته است، چرا که آنها مطمئن شده اند که جنس به موقع می رسد، پس عذای خماری را نمی گیرند! اصرار بر انتشار آلبوم در زمستان هرسال! نیز مزید بر علت شده تا حس کنم انگار یک چیزهایی سرجایش نیست. (این مورد ضربه های زیادی به آلبوم زده است) درگوشی بگویم! اصلا انگار وقتی سگدو بزنی برای شنیدن آهنگهایش یک مزه ی دیگری... بگذریم الان است که می گویند به کدام سازتان برقصد!! اینها را که گفتم هیچ دلیلی نداشت جز اینکه بگویم انرژی محسن برای خواندن واقعا همانطور است که می گوید. او مملو از ملودی، مملو از موسیقی، و مملو از احساس و فکر بکری ست که می تواند همه ی ما را سالهای سال به دیوانگی بکشاند. (این توجیه مناسبی برای عدم برگزاری کنسرت نیست) بعد از بیش از 15 سال سابقه ی کار در موسیقی و 8 سال فعالیت زمینی و زیرزمینی! به غیر از الف،سین،ت،الف و دال حروف دیگری نمی توانند برازندگی او را با قلم به کاغذ بکشانند اما حالا که او شکسته نفسی می کند و می گوید خوشم نمی آید! پس ما هم به همان محسن چاوشی ِ خالی کفایت می کنیم.

چینش آهنگها به شدت تحت تاثیر حریص است. جوابم نکن، پروانه ها / خوان هفتصد، غیر معمولی / با من بمون، بوف کور / خواب بعد از ظهر، غم و شادی / بگو مگو، حریص و...

اگر آلبوم را به دو قسمت تقسیم کنیم 5 آهنگ دومی بسیار قوی تر از 5 آهنگ اولی هستند و این می تواند یکی از همان ضربه هایی باشد که اصرار بر انتشار عاملش بوده است، چرا که چینش خیلی خوب صورت نگرفته و کمی آلبوم را از توجه ذهن شنونده ی معمولی محروم می کند، به خصوص در ابتدای کار. من نیز به همین دلیل آهنگها را بر اساس سلیقه ی خودم بررسی می کنم!

میکس و مستر این آلبوم در سطح پایین تری نسبت به حریص قرار دارد. تفکیک صداها در حریص به خوبی گواه این امر است و البته این احتمالا به تجربه کوشان حداد بر می گردد.

برخلاف دو آلبوم قبلی خبری از آهنگ 8&6 نظیر غیر معمولی و یا بازار خرمشهر نیست که البته قرار بود باشد ولی انگار ترانه ی حمید رزاقی مجوز نگرفت تا محسن سرانجام به خواب بعد ازظهر که کار خوبی هم از آب در آمد، بسنده کند و با توجه به ضیق وقت! آلبوم چند روز پس از اخذ مجوز روانه ی بازار شود.

و نهایتا اینکه پرچم سفید بیشتر از آنکه آلبوم بازاری و عام پسندی باشد، آلبومی ست که بیشتر به سلایق هواداران چاوشی نزدیک است، هرچند می توانست از این هم جذاب تر باشد ولی قابل قبول است. این آلبوم دو سه آهنگ هیت دارد که قطعا در جنگ با گذر زمان شکست ناپذیر خواهند بود.


تقاص

تلفیق سازها چیزی به جز ردپای حضور آهاری را در ذهن ها تداعی نمی کند. نواختن تار توسط  جاسمی در همان ابتدای کار آرامش لازم را القا می کند. این تنظیم و ملودی برای این ترانه که سرودنش از صفا (به لحاظ موضوعی) تقریبا بعید بود، فقط از محسن بر می آید و بس. صدای زیرین الکتریک موسیقی امروز چاوشی ست. نمی دانم چرا ذهنم را سمت "دلتنگ" می بَرَد. لحن هم که همانست که در باقی آهنگها بود! خوب، منسجم و کوبنده! اگر قرار به الگو برداری از کارهای قبلیست، از فضایی که در این آهنگ تولید شده باید الگوبرداری کرد. خلق این موزیک توسط او نوید روزهای بهتری را می دهد. تنظیم به بلوغ رسیده ی چاوشی به خوبی با صدا موزون و این موضوع سطح آهنگ را بسیار بالا برده است. دوست دارم آهاری را می دیدم و نظرش را در مورد این آهنگ می پرسیدم!!


با من بمون

استفاده از هارمونیکا در این آهنگ از همان بار اول توجهم را جلب کرد. ترانه ی بازهم کوتاه اما فوق العاده ی صفا، در اینجا به شنونده ثابت می کند که بله صفا هم در آلبوم حضور دارد. تنظیم محسن بازهم حکایت از توانایی خیره کننده اش دارد. ملودی و تنظیم مثل پیچ و مهره چفت هم شده اند. "پیشت نشسته بودم" کمی نشئگی می رساند. شاید بتوان این آهنگ را پروانه های این آلبوم نامید. استقامت این آهنگ در برابر گذر زمان حدسی ست که برایش متصورم. "مو و کهکشون، چشم و ستاره، منظومه و گوشواره این را می رساند که صفا و ذهن رازآلودش بازهم در فضاهای جدیدی سیر می کنند. لحن چاوشی در این ژانر از آهنگهایش شاید عاصی نباشد ولی آثار پنجه ی روزگار روی حنجره از لحن خشن و خسته اش کاملا لمس می شود. آوای یک زن در این آهنگ، بی اختیار چهارمین آهنگ یه شاخه... را از ذهنم عبور می دهد.( البته با کمی تفاوت)


خوان هفتصد

اینکه امیرجمال فرد چه چیزی دارد که کوشان نداشت برای من کمی جای سوال دارد! دوست دارم محسن بیاید و بگوید هاوس های این آلبوم با آلبوم قبلی به لحاظ تنوع و کیفیت چه تفاوت هایی دارند. البته این تنظیم کننده ی جوان بد تنظیم نکرد ولی اگر تنظیم های او را با تنظیم های کوشان در همین فضا مقایسه کنیم تفاوت یا پیشرفت چندانی حس نمی شود. او بیشتر از اینکه صدای خوبی از چاوشی گرفته باشد به خودنمایی خودش توجه کرده، شاید من خوب نمی شنوم یا  شاید هم محسن کمی در موسیقی تعارفی شده است! البته اینکه محسن می خواهد به قولی دست چند نفر را بگیرد و با خودش بالا بکشاند، جای بسی خوشحالی دارد و به شدت مورد علاقه ی من هم هست اما از آن طرف هم به یکباره یک نفر حذف می شود که کمی ماجرا را عجیب و غریب می کند.

ترانه متفاوت اسلام ولی محمدی که به اعتقاد من باید بیشتر از او استفاده کرد، تنوع خوبی را به آلبوم تزریق کرده است. شاهکار او  در یه شاخه... هنوز هم شنیدنی ست.

بازی های محسن در این آهنگ شباهت های زیادی به دوران زیرزمینی اش دارد. خوان هفتصد با عنوان متفاوتش و با همه ی حرفهایی که زدم، هوشمندانه در آلبوم قرار گرفته است.


قطار

بهترین آهنگ آلبوم دیر می رسد اما این چیزی از ارزش های بی نظیرش کم نمی کند. تنظیم استثنایی کوشان حداد که گفته بود "قطعا در آینده تنظیم اسhttp://s1.picofile.com/file/7346827204/cheshme.jpgلو هم از من می شنوید و یا اگر بنا بود آهنگ پنجمی در حریص تنظیم کنم اسلو  تنظیم می کردم" به قدری زیباست که  همان بار اول برقش همه ی ذهن شنونده را موجی می کند! استفاده از سمپل های پیانو  توانایی او را بیشتر نمایان می کند. این  تنظیم مرا به فضاهای اروین کشاند. به  اورتور "عسل بانو" خوب گوش دهید  (دانلود). فضا به شدت نزدیک است( البته  به  هیچ عنوان کاور نیست)

اما حسین صفا! او بالاخره توانست در  سطح کم تحمل ظاهر شود! ترانه ی خارق  العاده ی او با توجه به استعاره ها و تمثیل  هایی که در آن به کار گرفته شده، فقط یک  ترانه نیست، شنونده را به زندگی در خود وا می دارد. پارادوکس "تو ذل تابستون تو کوچه برف نشست" مخاطب را مبهوت توانایی ترانه سرا می کند! "گفتم، می افتم" هم آدم را یاد نفس بریده می اندازد.

باید بگویم محسن بالاخره در یک آهنگ مجاز فراتر از ایده آل ظاهر شد و این می تواند ما را به شنیدن یک آلبوم اینچنینی امیدوار کند. البته در این مدت آهنگهای دیگری (پروانه ها، دیوار بی در و هر روز پاییزه و...) هم در این سطح بوده اند که هر کدام مزه ی خودشان را دارند.


خواب بعد از ظهر

شاد ترین آهنگ آلبوم به خوبی فضای آلبوم را متعادل کرده است. چنین آهنگی واقعا باید در آلبوم حضور داشته باشد تا مثل یه شاخه... اسیر یکنواختی بیش از حد نشود و اتفاقا چاوشی هم بعد از آن تجربه حواسش حسابی جمع این موضوع است. حسین صفا هم ترانه خوبی جفت و جور کرده و خوشبختانه اصلا جلف نیست. پارادوکس هایی نظیر "تلخه اما شیرینه" فقط در ترانه های او یافت می شود. ریتم سینا حجازی و بازی مجدد او با سازهای بادی فضای جالبی خلق کرده به طوری که آهنگ خسته کننده نیست. سینا در این آهنگ به مراتب بهتر از مردم آزار ظاهر شده و شاید این به ترانه هم مربوط باشد. حضور محسوس او در زیر صداها بازهم نشانگر پر رنگ بودن نقش او در آهنگ است. ملودی و اجرای محسن هم سطح ترانه و تنظیم است و این می شود یک آهنگ در مجموع خوب و قابل قبول. "از اتاق تا ایوون، ماه داره می قنده"! 


هر روز پاییزه

اینکه باز هم پاییز پایانی ست برای آلبوم، حس خوبی را بر می انگیزاند. قبل از انتشار آلبوم، چاوشی ذهن ها را به این آهنگ معطوف کرده بود. خبر داده بود که در آخر کار دردانه ای را گنجانده و خدارا شکر که تنظیم این آهنگ را خودش انجام داده است. علاقه و توانایی او در استفاده از سازهای الکتریکی خیره کننده بوده و قطعا این مهم را مدیون نوازنده ی الکتریک آلبوم یعنی شاهرخ پور میامی هم هست. فضای آهنگ تا حدود بسیاری به "دیوار بی در" شباهت دارد، ترانه هم همین طور. این لقمه ی چرب و نرم یعنی محصول چاوشی و صفا. این "لعنت" گفتن هاست که این لحن را به وجود می آورند. حنجره را وادار می کنند تا از همه توانایی اش استفاده کند. اصطلاح هایی که صفا در این ترانه به کار برده را به ندرت می توان در ترانه هایی امروزی یافت. فضای آهنگهای نخلای بی سر، دلتنگ، تقاص، هرروز پاییزه و... دغدغه ی موسیقی چاوشی شده اند. در استدیو اختصاصی او مسلما صدای سازهای الکتریکی فضای زیادی را احاطه کرده است. بازی او با نحوه ی ادای کلمات به خوبی در این آهنگ به رخ کشانیده می شود. شاید تنها او باشد که می تواند حق مطلب را در مورد "از دوستی پُر من" را اینقدر کامل ادا کند.


بگو مگو

ورژن جدید حریص با اجرای طبیعی تر محسن (در حریص لحن زیادی خش دار شده بود) آهنگ جالبی از آب در آمده است. صفا که در این ترانه انگار می خواهد به ارجینی بفهماند، در این فضا سرودن خیلی هم زحمتی ندارد، ترانه متفاوتی سروده که با جنس صدای محسن حسابی جور است. از آن واسوخت های خاص طرف!! استفاده از کلمات بخیه، تیکه پاره، رفو و... در نوع خود قابل توجه است. تنظیم امیرجمال فرد هم به مراتب بهتر از خوان هفتصد در آمده و این نشان می دهد او آنقدرها هم بی استعداد نیست. با این ترانه و تنظیم از محسن هم جز این کیفیت اجرا انتظاری نمی رود. تکرار صدا در "اره رو چون فرو کنی"، یا آن قسمت بخیه رو بخیه حسابی دمار شنونده را در می آورد. "یه بی وفا مثل خودت" هم هم چنین. "به تیکه پاره دلََََ َ َ م" اوجش می تواند باشد. 


پرچم سفید

اورتور آهنگ بدجوری احساس را بازی می دهد. ملودی و تنظیم چاوشی آنقدر هماهنگند که با وجود غم آهنگ حس لذت بخشی را نصیب گوش ها می کنند. قطعا ترانه سرا علی رغم سرودن ترانه به اندازه ی خواننده  متن ترانه را لمس نکرده است. برگی دیگر از زندگی محسن که پس از سالها هنوز هم در ذهن او ورق می خورد. علاقه او به ساز الکتریکی در این اثر بازهم به چشم می خورد. او معمولا در فضای راک به نوستالژی هایش می پردازد. انصافا صفا توانسته بار آلبوم را بدون ارجینی که حذفش به این صورت فقط از چاوشی برمی آید، به دوش بکشد! (با حذف ارجینی مخالفم) شاید هم سن و سال های چاوشی و صفا این آهنگ را بهتر درک کنند ولی قطعا این آهنگِ تا حدودی سیاسی به دل ایرانی جماعت می نشیند. 

"زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید/ واسه پرچم سه رنگ، زیر پرچم سفید" زیرکی و سیاست صفا را در سرودن ترانه نشان می دهد، طوری که هم حرفش را زده باشد و هم مجوزش را بگیرد! در مجموع او این ترانه را بهتر از نفرین به جنگ سروده است. محسن هم که وقتی آرام می خواند، لحنش همانی می شود که همه می خواهند. شماره آهنگ با متن ترانه قطعا سنخیت دارد، پس من هم تغییرش نمی دهم.


مردم آزار

بدترین سر آلبومی ممکن می تواند همین آهنگ با این ترانه ی سخیف صفا باشد که در بدو کار آدم را مجبور به گاز گرفتن لبهایش می کند که مبادا... البته او سعی کرده است با به کار بردن کلمات خاصی نظیر جذام، مردم آزار و... فضای مثلا نسل چهارمی به ترانه بدهد، اما آنقدرها دلچسب نیست، احتمالا اگر اینها را بخواند به خون من تشنه می شود!! گویا این ترانه ممیزی هم شده که این مورد کمی مرا روی این اهنگ حساس تر کرد اما باز هم آن چیزی که مورد انتظار خود محسن بوده، در نیامده است. به کار بردن عباراتی نظیر "مردم آزاری" یا "هیشکی از تو راضی نیست" یا حتی از "همه طلبکاری" که البته ایهام هم دارند، از نکات جالب توجه این ترانه هستند. (این تعمیم دادن به جمع دقیقا با تنظیم شوخ و شنگ سینا حجازی جور در می آید) یکی از نکات مثبت ترانه شاید این باشد که از خط قرمزهای عجیبی گذشته است! تنظیم نسبتا خوب حجازی اندکی نقاط ضعف را لاپوشانی می کند که در این بین ترومپت برای پَرت کردن حواس شنونده نقش به سزایی را ایفا می کند. چندین و چند بار گوش دادن آهنگ به من می قبولاند که مردم آزار افتضاح نیست! حداقل می توان به خاطر "مثل مهره ی ماری، هم ازم گریزونی، از همه طلبکاری" اش دوستش داشت. ناگفته نماند که لحن اصل جنس است و این من را وادار به شنیدن مجدد آهنگ می کند. "اسم این زرنگی نیست" با وجود اینکه به اداهای عصای یه شاخه نزدیک است اما بَُلد بودن نقش تنظیم کننده را به اثبات می رساند که انگار زمام امور آهنگ را در دست گرفته است.

خیلی وخته!


جوابم نکن

بار اول که آهنگ را شنیدم اصلا به دلم ننشست. تنظیم کرخت و تکراری شهاب که البته من محسن و یکی دو خواننده ی دیگر را در این اتفاق تاسف بار مقصرتر می دانم، آنقدر نتوانسته بار فنی آهنگ را بالا ببرد. این همه ی استعداد شهاب نیست. شنیدن صدای کلارینت در فضای ترکی این آهنگ بعد از صدای مداوم ساز هم خانواده اش در آهنگ قبلی (مردم آزار) خبر از اشکال در چینش دارد. این مورد گوش را به خستگی می رساند. اینکه چند خواننده به صورت مداوم از شهاب در یک سبک مشابه استفاده می کنند، او را به تکرار شدید رسانده است. خلاقیت ذهن او بر هیچ کس پوشیده نیست اما باید یک جمله را بُلد کنم و به محسن بگویم: لطفی که در حق کوشان حداد کردی را در آلبوم بعدی برای شهاب بکن. کما اینکه ریسک این لطف به مراتب پایین تر از ریسکی ست که در این آلبوم در مورد کوشان شد و البته او توانست توانایی خودش را به معرض نمایش بگذارد. البته در این بین خود شهاب هم کم مقصر نیست. او نباید قبول کند. یک کلام.

اما لحن محسن بی نظیر است. بعد از سالها شنیدن که نه زندگی با صدای او، تصور نمی کردم حنجره اش توانایی چنین اجرایی را داشته باشد. دُنگ این حنجره که حالا عضلاتش پخته شده اند، انگار بالاتر از این حرفهاست. ترانه ی موزون صفا هم خوب به صدا نشسته است و البته جای تامل بسیار دارد. وزن خاص ترانه جلای خاصی به آهنگ بخشیده است.

چاوشر


http://s2.picofile.com/file/7346826662/ph1b.jpg

شاید استفاده ازاین عکس ساده اما پر از نوستالژی در کاور بهتر می توانست حق مطلب را ادا کند


همیشه یک جای کار می لنگد!

کاور هر آلبوم، حکم شناسنامه ی آن را دارد. درست است که محتویات مهم هستند اما شناسنامه ی هرکس نمادی از شخصیت و سلیقه ی اوست. حالا که چاوشی به روزهای آرمانی برگشته، ترانه ها یکدست تر شده اند و تنظیم کننده ها همه جای خود قرار گرفته اند، کاور باید این ایده آل را خراب کند.

آن طور که دوستان می گویند، عسگری طراحی پرچم سفید را کاری الهامی می داند. شاید در یک چشم انداز بتوان به این نتیجه رسید که سه رنگ سمت چپ نمادی از سه رنگ پرچم ایران، نام "محسن چاوشی" به جای نام مقدس "الله" و آن نوشته های ریز هم یادآور "الله اکبر" های پرچم کشورمان هستند. شاید هم آن نوار سفیدرنگ خطّ بطلانی است بر تمام رنگ ها... اما مفهومی از "صلح" در آن نمی توان یافت.

جدول بندی ترک ها هم ایده ی جذابی نیست و هم اینکه بسیار ابتدایی به نظر می رسد. شاید تنها مزیت این کاور، لوگوتایپ "محسن چاوشی" باشد که آن هم به نظر یک فونت از پیش طراحی شده می آید. نکته ی آخر اینکه سفیدی بیش از اندازه ی کاور توی ذوق می زند. شاید اگر از زمینه ی خاکستری استفاده می شد، "پرچم سفید" جلوه ی بیشتری پیدا می کرد.

به هرحال کیفیت پایین چاپ را می شود به پای لحظه ی نودی بودن انتشار آلبوم گذاشت. اما عسگری (حداقل) از روز انتشار خبر آلبوم وقت طراحی داشته است. هرچند پیش تر هم گفته بودم که او بیش تر از آنکه طراح خوبی باشد، عکاس خوبی است. به هرحال هر هنری شمّ خود را می طلبد...

کم تحمل

***

چاوشی و موسیقی اش امروز دیگر به قدری همه گیر شده اند که به این سادگی ها نمی توان برای او و سازش حتی خط مشی تصور کرد! باید ببینیم از او واقعا چه می خواهیم؟ بحث در مورد لحن را دیگر باید تمام کرد. قطعا به دوران ژاکت بازنخواهیم گشت و البته به دوران غیر مجاز هم! باید با حسن ها و کمبودهای این لحن امروز کنار آمد و تا سر حد توان لذت برد. من این موسیقی را ماندگار تر از حریص می دانم. پرش چاوشی که هنوز هم دست به عصا حرکت می کند خیلی بلند نبود ولی قابل قبول بود.

شاید پرچم سفید هنوز به دل خیلی ها ننشسته باشد. در این رابطه باید بگویم انتشار این آلبوم لازم بود. برای یک حرکت رو به جلو باید چند آلبوم همسطح ارائه داد تا پیشرفت مورد نظر حاصل شود. چاوشی یک هنرمند بالفطره است و در این هیچ تردیدی وجود دارد. این آلبوم هم قطعا بی نقطه ضعف نبود، اما در اوج ماندن بسیار دشوارتر از به اوج رسیدن است. خلاصه اش اینکه نفس بریده کمی نفس لازم دارد چرا که کار او در آلبوم بعدی به مراتب سخت تر از این آلبوم است، یعنی آلبوم به آلبوم همین طور می شود. به اعتقاد من او باید مدتی از گوش ها فاصله بگیرد. می شود با یکی دو آهنگ هدیه ای، یکسال را به پایان بُرد یا حداقل به فکر انتشار سیزده بود.

به امید روزهای سفید با مرد حنجره سیاه!

نظرات 40 + ارسال نظر
Alireza_Mohsen سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 18:07

سلام و خسته نباشید خدمت محمد جان و سولماز عزیز.
محسن چاوشی هنرمند قهار و بزرگیه در عین حال هواداراش هم هنرمندان قابلی هستن.(بنده در لیست هنرمندان حضور ندارم مسلماً). اینو با یه بار خوندن این متن میشه فهمید. الآن باید مثل کارهای محسن از این متن موضوعات عجیب در آورد:دی
متن رو کامل خوندم اما باز هم می خونم چون باید چند بار خونده بشه. تازه می خواستم بیام بگم هوای قطار رو بیشتر داشته باش :دی که دیدم مطلب رو گذاشتی و البته حق مطلب رو هم ادا کردی که واقعاً ممنونم. من هم نظرم رو در پست بعدی در مورد آهنگ ها می گم و البته اینجا تنها جایی هست که نظرم رو می خوام بگم.
باز هم ممنون با بت این نوشته.

سلام علیرضا جان. ممنون. نظراتت همیشه برای ما خوندنیه. منتظرت نظرت هستیم.

javad سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 21:56

سلام قبل از هرچیز خسته نباشین
خوشحالم اونقدر بودید و بودم که باهم دیگه برای نوشتن پیرامون سومین آلبوم مجاز هنرمند محبوبم(تون) دست به قلم میشیم،فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست،و من خوشحالم صدای نفس بریده هنوز پا و انرژی میده واسه نوشتن !
محمد عالی نوشتی خسته هم نباشی،نظرامون تقریبن مثل همه،اما قطار :برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد،این یه قلم رو هنوز باید شنید،اشاره به اورتور و اروین خیلی هوشمندانه بود.مرحبا،
در مورد جوابم نکن هم تقریبن موافقیم،شهاب باید یه تکونی به خودش بده البته
اما با من بمون،وکال همون وکال رفیق خوبه به خصوص دقیقه ی 3:15 که خیلیا چون ته آهنگ بود دکمه ی نکست رو زدن
اما اون تحریر ورای کل آهنگ بود :(

در کل خسته نباشی و امیدوارم محسن جان همیشه بخونه برا زخمای بی مرهم با تنهای بی سنگ صبور تا ما هم بتونیم براش بنویسیم
ارادت

سلام جواد جان. مرسی. قطار تافته ی جدا بافته س.
با من بمون از بهترینای منه .شنیدن تحریرای محسن توی فضای اسلو همیشه لذت بخشه.

مهدی شجاع سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 22:06

متن خوبی بود.
ولی نقص ها رو کمتر عنوان کردید.
درسته حسین صفا ترانه سرای خوبیه ولی بیش از 50% کارهاش در این آلبوم در سطح خودش که هیچ در حد یه ترانه سرای خوب امروزی هم نبود. از یک طرف ترانه قطار که یک شاهکاره و همچنین هر روز پاییزه که عالیه ، از طرفی دیگه هم ترانه تقاص ، بامن بمون و ... . حسین صفا ظرفیت به دوش کشیدن بار کل آلبوم رو نداره . البته مشکل ترانه در 2 آلبوم قبلی هم بوده و یکی دو ترانه از صفا و ارجینی فقط تونستن خودشونو بالا بکشن. چاوشی فک میکنم اینبار دیگه واقعا فهمیده که برای ملودی ها زیباش باید از بقیه هم کمک بگیره و در آلبوم بعدی مطمئنا این نقص رو برطرف میکنه .
بجز ترانه تنظیم های سینا حجازی هم کارهایی خنثی بودن. اینجور تنظیم ها رو چاوشی هم میتونه در اندک زمانی انجام بده.توانایی خاصی در تنظیم سینا حجازی نیست.
و همونجور که خودتون هم گفتین لحن محسن واقعا شنیدنیه در کل آلبوم.
خسته نباشید هر دو

ممنون مهدی جان.
من حس می کنم تعدادی از این ترانه ها سفارشیه.
باید ببینیم چی از صفا می خوایم. به هرحال باید ترانه ای مثل بگو مگو یا تقاص هم وجود داشته باشه. نمیشه ده آهنگ مثل قطار و هر روز پاییزه درست کرد. چون اونطوری که باید شنیده نمیشن. شنونده کلافه میشه. همونطور که دیدید خود محسن هم نگران این بود که قطار اونطوری که باید شنیده نشه. البته نباید صرفا به خاطر ترس شنیده نشدن، چندین آهنگ با کیفیت قطار را ارائه نداد اما باید در نظر داشت که مخاطب محسن فقط ما نیستیم. وگرنه من هم بدم نمیاد خیلی اتفاقات بیفته ولی نظر محسن این نیس که اگه بود این روندو توی آلبومای مجازش ادامه نمی داد. به همه ی اینا جلب نظر تهیه کننده و شرکت حامی آلبومو هم اضافه کنید.
با اینکه محسن باید از ترانه سراهای دیگه هم استفاده کنه موافقم.
سطح سینا حجازی همین اندازه س. یعنی قبل آلبوم انتظار داشتی ی چیز عجیب و غریب بشنوی؟

سایه من چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:01

" حالا با پرچم سفید تقریبا روی همان خط حریص و شاید چند دهمی بالاتر حرکت کرد "

بی انصاف !

در ضمن من ندیدم یا واقعا شاهرخ رو یادت رفت

در مورد پورمیامی حق با شماست. به متن هر روز پاییزه جمله ای رو اضافه کردم. شاید بعدا در یک پست جداگانه به نوازنده ها پرداختم.

one of chavoshion چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:26

خیلی زیبا بود ممنون

fayez6764 چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 18:56 http://fayez6764.blogfa.com

ممنون از نقد زیباتون.خیلی وقت بود منتظر خوندنش بودم.

hamidreza67 چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:45

متن خوب و تقریبا جامع بود. با کلیت این نوشته موافقم.
به نظر من دو بحث انتقادی بیشتر از سایر بحث ها به آلبوم وارده. اولی و مهمترینش انتشار آلوم در 22 اسفنده. من هنوز هم درک نکردم چه منطقی پشت این تصمیم بود؟ علاوه بر تاثیراتی که بر فروش و شنیده شدن آلبوم میذاره، روی کیفیت فنی کار هم موثره. شتاب زدگی در بعضی از قسمت های آلبوم کاملا مشخصه شکی ندارم برای آهنگی مثل با من بمون یا در کل نیمه ی اول آلبوم به اندازه ی تراک پرچم سفید یا قطار وقت گذاشته نشد.
دومین بحث هم که در این نوشته به درستی بهش اشاره شد ترتیب و چینش آهنگ ها بود که دیگه از این غلط تر نمیشد! مردم آزار تراکی بود که اگه از آلبوم حذف هم میشد هیچ اتفاقی نمی افتاد واقعا کج سلیقگی بود سر آلبومی گذاشته بشه. یا قرار دادن آس های آلبوم پشت سر هم در آخر آلبوم توجیهی به جز عمل عجولانه نمی تونه داشته باشه.

در کل به نظر من آلبوم زیبا و دوست داشتنی تر بود نسبت به حریص. اصطلاحا چاوشی یعنی این! اما به شخصه هرگز دوست ندارم آهنگی مثل مردم آزار باز هم در کارنامه ی محسن ما باشه. مردم آزار به اندازه ی خودش زیباست و زیبایی و جذابیت داره ولی این مدل آهنگ ها بهتره همون در کارنامه ی سینا حجازی و مجنونش ( که به قول خودش کماکان احمق ترین آدم زمینه! ) دیده بشه. کسی که مثلا متن تو که نیستی رو گوش کنه بعد متن این آهنگ رو، شاید براش خیلی سخت باشه باور این قضیه.

برنده ی آلبوم: محسن چاوشی به خاطر پیشرفت خیره کننده در تنظیم

ممنون حمیدرضا جان.
تقریبا با تموم حرفایی که زدی موافقم.
درمورد تنظیمای محسن کاملا موافقم. توانایی محسن واقعا بی نظیره.

نوید پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:53

کامل و مختصر و مفید . . .
حق مطلب رو ادا کردی
ولی چیزی که تو این آلبوم جالب بود و بهش اشاره نکردی فضای سیاهی که خواننده + شاعر(فقط) به آلبوم داده بودن
تو حریص دید خیی مثبت تر بود و این فضای غم و سیاه رو کمتر میشه حس کرد ، این سیاهی رو بیشتر توی ژاکت تجربه کردم البته این حس زیاد ربطی به فنون موسیقی نداره بیشتر منظور حسی ایه که خروجی آلبوم بعد شنیدن حدود 2-3 هفته بهت میده
یه فضای سیاه که بیشترش بعهده شاعره
این غم رو میشه تو تراکهای 2،4،710 و حتی 1 میشه حس کرد که عاشق مهشوق رو از دست داده .

ممنون.
بله این آلبوم به نوعی به سمت قدیما رفته بود و از این حیث بود که گفتم آلبومی بود واسه هوادارا.

سولماز پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:09

تقریبا همه چیز رو گفتى. من خودم پرچم سفید رو بیشتر از حریص دوست دارم. گرما و صمیمیتش بیشتره. و هم اینکه محسن تو این آلبوم راحت تر مى خونه که قطعا دلنشین تره.
اما چند تا نکته:
1. ورود محسن به سبک جز و بلوز امیدوارکننده است.
2. محسن دوباره رو آورده به شعرهاى واسوخت. سه تا ترک رقم کمى نیست. و البته ایده آل.
3. خرده صداهاى با من بمون خیلى عجیب غریبن. انگار از تونل زمان رد شدن!
4. خوان هفتصد هم خیلى یادآور دوران مجردیه محسنه. دقت کردى وقتى میگه سخت نگیر دندوناشو فشار میده. یا وقتى میگه این دست بى تابو!
4. جوابم نکن یه کم منو یاد فاصله ى "نفرین" انداخت. از این لحاظ که تو هردوتا ترک یک قسمت رو متفاوت با کل کار مى خونه.
5. محسن با قطار از یه لحن جدید رونمایى کرد. نظیر فریاداش رو تا حالا نداشتیم. به قطار و ببار دقت کن.
در آخر اینکه خیلى ممنونم ازت بابت این مطلب طولانى. مى دونم که به خاطر دوستان ترک به ترک نوشتى.
خداقوت

مرسی سولماز.
صدای محسن به این سبکا خیلی میاد.
در مورد با من بمون و خوان هفتصد عالی اشاره کردی.
وقتی فشار میده دندوناشو ی حس خاصی به آدم دس میده.
اشاره به فاصله ی نفرین هم جالب بود برام.
و قطار هم که هرچی ازش بگیم کم گفتیم.

اما درمورد کاور باید بگم با صحبتات موافقم مخصوصا اینکه طراح آلبوم بیشتر عکاسه تا طراح. عسگری واقعا ضعیف بود و این کاور اصلا در سطح آلبوم محسن نبود. امیدوارم برای آلبوم بعدی چاوشی به کاور که به قول تو شناسنامه ی آلبومه، اهمیت بیشتری بده.

m.beyrami پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 15:38

در مورد با من بمون :‌ترانه نه چندان قوی ، تعابیر تکراری ( شب از جایی شروع میشه که تو چشماتو میبندی {روزبه} ) : چشماتو بستی و باز تاریکیام شروع شد ، تشبیه چشم و زلف یار به ستاره و کهکشان کمی تکراری است... ترانه های این البوم به چز یکی دو مورد چیز خاصی نداشت. نمیدونم چی باعث حذف امیر ارجعینی شد تا صفا کارش و راحتتر انجام بده . امیر خیلی بهتر از صفا ترانه مینویسه . اگر چه شاید معمولی تر از صفا بنویسه ولی دلنشنتر مینویسه و البوم و متعادل تر میکنه .

اگه بخوایم اینجوری به قضیه نگاه کنیم، فکر نمی کنم دیگه تعبیر جدیدی بمونه که کسی بکار ببره! من ترانه ی با من بمونو از خوبای آلبوم می دونم.
با حذف ارجینی مخالفم اما با اینکه او بهتر از صفا بود نه.
غم و شادی یا مثلا زیبایی یا حتی خود حریص! چنگی به دل نمی زدند و بگو مگو و جوابم نکن و مردم آزار از اونا بهتر نباشن، بدتر هم نیستن.
مسلما استفاده از صفا به این شدت اشتباه بوده اما این موضوع نیاز به بررسی زیادی داره ضمن اینکه چند ترانه ی استثنایی هم گفته که حیفه اونا قربانی بشن.

MAHDI__JACKET پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 20:53 http://www.mchavoshifan13.blogfa.com

نوشته ات را دوست دارم محمد جان . . .
مجوز این چاوشی صادر شد ، نه ؟؟!
متشکرم از تو ، بخاطر متن زیبایت .

ممنون از تو.
مجوز صادر شده ولی هنوز به پست "تغییر" اعتقاد دارم.

Arvin جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:34

چینش البوم های محسن همشه ریتمیک اروم ریتمیک ارومه!!! ولی چینش تورو اصلا قبول ندارم

با تقاص هم نتونستم ارتباط برقرار کنم مثه کی بهت خندیده ی ژاکت...
درباره ی کاور هم بگم من چندین دوست رو دیدم ک از کاور خوششون اومده بود و طرفدار محسن نبودن ولی البومو خریدن...مردم ازار هم یکم بی انصافی کردی کار زیباییه

در چینش من هم تقریبا این مورد رعایت شده! (البته به صورت کاملا تصادفی)
تقاص شاید ترانه ی خوبی نداشته باشه اما از نظر ملودی و تنظیم یکی از بهترین کارای آلبومه.
به هرحال هرکس نظری داره که قطعا برای ما محترمه.

سیّد حسین حسینی ( چاوشی حسینی ) جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:52

سلام متن زیباتون رو خوندم

میشه یه تعریف از ترانه های واسوخت برام بگین ؟

به ترانه های ضد عشق میگن - مثلا مردم آزار و بگو مگو فقط

اینجا واسوخت بودن ؟ دیگه ترانه دیگه ای واسوخت نبود ؟

من اعتقاد دارم که ترانه های پرچم سفید بهتر و عمیق تر از

ترانه های حریص هستن - قبول دارین ؟

مر30

سلام. ممنون. بله همون ضد عشق یا نفرینی. (به نوعی بیزاری از معشوق)
مردم آزار،بگو مگو و تقاص
نمیشه گفت عمیق تر، شاید بیشتر با هم هماهنگ بودن. اما ضعف هایی هم وجود داشته که غیر قابل انکارن.فعلا محسن یا واسه جنگ می خونه یا معشوق، زیاد به دغدغه های اجتماعی نمی پردازه. به نظرم ترانه هایی مثل گل سر یا پرنده موضوعات نابی دارن. (البته اگه قراره کی بهت خندیده تکرار بشه، نباشه بهتره)

مهران پاکزاد ( Masouleh ) جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 14:55

سلام دوست خوبم ...

" چاوشی دوست " با اولین پست خود ، با عنوان " آغاز چاوشی نوسی " شروع به

کار کرد ...

بنده شما را لینک کردم ، خوشحال می شوم که شما نیز بنده را با نام : " چاوشی

دوست " لینک کنید

متشکرم

سلام مهران جان.
با انرژی که داری حتما وب خوبی میشه.
موفق باشی.
لینک هم شدی.

مهران پاکزاد ( Masouleh ) جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 16:47

آدرس وبلاگ من :

http://chavoshidoost.blogfa.com



سیّد حسین حسینی ( چاوشی حسینی ) شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 18:33

1- یعنی نمیشه گفت که ترانه های پرچم سفید از لحاظ ساختار

قوی تر از حریص بودن ؟

2- با دسته بندی من موافقین - آلبومهای مجاز محسنو از

لحاظ کیفیت ساختار ترانه و قوی بودن دسته بندی میکنم :

1- یه شاخه نیلوفر 2- پرچم سفید 3- حریص 4- ژاکت

به نظر من در مجموع تقریبا در یک سطح بودن. اگه قرار بود با حضور صفا به این پر رنگی و حذف ارجینی، پیشرفت چشمگیری حاصل بشه، نشد و این ی حرکت رو به جلو نبود. از طرفی هم بین ترانه های معمولی آلبوم تفاوت چندانی وجود نداره; مثلا بگو مگو با حریص.
اما سطح ترانه های خوب این آلبوم مثل قطار،پرچم سفید، هر روز پاییزه و حتی با من بمون از ترانه های خوب آلبوم حریص بالاتر بود. (البته مقایسه به این صورت چندان به دلم نمی شینه)

اگه صرفا سطح ترانه هارو در نظر بگیریم، با این دسته بندی موافقم. ولی مجموعه ی ترانه های آلبوم ی شاخه نیلوفر در کنار هم، تیم چندان جالبی رو تشکیل نمی دن و به لحاظ تنوع موضوعی ایراد دارن.

Alireza_Mohsen یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 20:45


خواهس می کنم و ممنونم از لطفت.

نظرمو در مورد قطعات بر اساس همون ترتیبی که برای قطعات انتخاب کردی و می پسندی می نویسم. در بینشون هم در مورد نظرت صحبت می کنم. فقط همین الان بگم شرمنده که خیلی طولانی میشه.


اول از همه در مورد نظرات کلیت در مورد این اثر باید بگم که کاملاً موافقم. در نوشتت به نکته ی بسیار جالب استفاده کردی،8 سال فعالیت زیرزمینی و زمینی!. هشتمین سال، آلبومی که اسمش پرچم سفیده و در مورد 8 سال دفاع مقدسه و البته خود این قطعه که هشتمین قطعه ی آلبومه. بگذریم.

تقاص:

قطعه ی تقاص از کارهای خوب آلبومه و واقعاً باید برای انتخاب این سبک و سیاق به محسن تبریک گفت و البته وارد شدن به این وادی کار هر کسی نیست و جرات می خواد. به خصوص برای کسی که برای مدت طولانی در یک ژانر محبوب(هر چند تکراری و گاهی کسل کننده) کار کرده و طرفداران زیادی هم داره. ملودی محسن چاوشی بسیار عالیه و به جرات می تونم بگم محسن چاوشی یکی از بهترین ها(و برای من) بهترین آهنگسازه ایرانه. همونطور که گفتی تلفیق سازها واقعاً حس و حال آهاری رو می رسونن و انصافاً جاش خالیه. اورتور کار بسیار عالی کار شده و واقعاً تلفیق تار و یک ساز الکترونیک در یک سبک غربی می تونه برای هر شنونده ای جذاب باشه(هر چند از این دست کارها برای مخاطب محسن کاملاً آشناست). نوازندگی آقای جاسمی انصافاً زیبا و تحسین بر انگیزه. ترانه ی کار هم یه ترانه ی واسخوته که بدون شک هر مخاطبی رو به یاد محسن دوران زیر زمینی می اندازه که به شخصه از این دست ترانه ها و شعر ها خوشم میاد. اما یک سری نکات هستن که به شخصه ازشون راضی نیستم. من نمی دونم چرا محسن وقتی کاری رو شروع می کنه دلش رو به دریا نمی زنه و واقعاً وارد اون وادی نمی شه. اولین نکته ی منفی استفاده نکردن از دارم هست. من نمی گم یه درام کیت بسیار پیچیده با Setup ـی پیچیده که دایره ی وسیعی از صدا ها رو پوشش بده نیازه، نه، اصلاً، اما حداقل یه چیزی که جوابگوی کار باشه و مثل این قطعه از یک صدای ساده و البته ابتدایی که صدای باسش حتی گاهی اوقات بد هم میشه استفاده نکنه. درام لاین کار هیچ نکته ی خاصی رو در بر نداره و بسیار سادس. واقعاً این ها در طولانی مدت قابل اغماض نیستند، چون بد از این همه مدت داشتن یه درام ساده فکر نمی کنم چیز عجیبی باشه. نکته ی بعدی نوازندگی آقای پورمیامی هست. راستش من اصلاً خوشم نیامد. تکنیک نواختن بد نیست، اصلاً. اما سولوهای این کار بسیار کلیشه ای از آب در امده. قسمت های پایانی کار از نظر من نه تنها عالی نیستند بلکه بسیار کلیشه ای هستند که امیدوارم در این زمینه هم در آلبوم بعدی شاهد همچین چیزی نباشیم. آرپژ های ساده ی کار که در موقع خوندن محسن در زیر کار نواخته می شه هم از این دست موارد هستند که البته می شه از این مورد چشم پوشی کرد اما سولوها نه. راستش من کار آقای حجت رو خیلی دوست داشتم و دارم و عقیده دارم کارهای ایشون به مراتب زیباتر و بهتر از کارهای آقای پورمیامی بود. برای مقایسه سولوهای قطعه ی خنده از آلبوم ژاکت(که از نظر تنظیم مشکلاتی داشت؛ مثل همین استفاده نکردن از درام و البته پاپ خوندن محسن در همچین فضایی!!) رو با این کار مقایسه کنید و ببینید کدوم بهترن. از نظر من خنده بسیار بهتر بود. قطار تنها یک مقایسه بود و می تونید به اهنگ های دیگه با نوازندگی آقای حجت مراجعه کنید. در نهایت هم می رسم به لحن محسن که انصافاً عالی و کو بندست و همونطور که گفتین تنها مختص محسنه. از قسمت های خاطره انگیز و رویایی کار به نظر من تغییر گام های زیبای محسنه. وایساد از اون حرکات و بازی های زیباست. این قصه اولش در گام پایین، ناگهان با غم شروع شده، پس باید در گام بالا و از میانه های باید دوباره پایین و باز هم بد از اون بالا(واقعاً محسن بی نظیره) و همچنین یکی از دوستام می گفت محسن کارهاش رو تاکیدی می خونه:دی توی این کار برای فهمیدن این تاکید به "باید" در بیت با هر گناه "باید"عمری تقاص پس داد(بعد از "باید" طوری لحنش عوض می شه که انگار از دادن تقاص گناههان وحشت داره)...رجوع کنید:دی امیدوارم این کار نوید دهنده ی خوبی برای آثار آینده باشه.


با من بمون:

جالبه، این کار برای من هم برای بار اول به دلیل وجود هارمونیکا نظرم رو جلب کرد و البته تاثیر اون حدسی بوده که از طریق حس ششمتون قبل از انتشار آلبوم زدین. اگر از برخی اصطلاحات کلیشه ای ترانه ی کار صرف نظر کنیم، با یک ترانه ی خوب طرف هستیم که همونطور که گفتین حس و حال صفا داره. تنظیم این کار رو خیلی بیشتر از تقاص دوست دارم. ملودی کار هم انصافاً بی نظیره. دقایق ابتدایی شروع خوندن محسن(نوع صدا و لحن) تا بد شگونه، منو یاد صدای محسن توی برخی کارهای یه شاخه نیلوفر می اندزه. مشکل درام همچنان هست اما خب دیگه بهش اشاره نمی کنم. نحوه ی ادای با من بمون که هر دفعه با دفعه قبل فرق داره خیلی دوست دارم و کلاً به چها نوع اجرا می کنه در اخر بهش اضافه هم میشه. لحن محسن هم که دیگه حرفی باقی نمیزاره.


خوان هفتصد:

این کار بیشتر از هر کار دیگه ای(از نظر لحن و خیلی چیزای دیگه) منو یاد کارهای قدیمی می اندازه. این نشون میده محسن اگه بخواد میتونه ما رو ببره به اون دوران خوش. خب اولین چیز در این کار که جلب توجه می کنه نام امیر جمال فرد هست. راستش امیر ججمال فرد همانطور که گفتین در زمینه ی تنظیم نمی تونه فرقی با کوشان حداد داشته باشه چه بسا من احساس می کنم اون ظرافتی که کوشان داشت در این کار (در اون حد) وجود نداشته. در هر صورت این هم از اون حرکات عجیب محسنه که اصلاً ازش بعید نیست و نباید تعجب کرد. شعر اسلام ولی محمدی به نظرم خیلی خوب بوده و به شخصه خوشم اومده. فکر می کنم میشه بیشتر از یه قطعه ازش در آلبوم ها استفاده کرد. دقایق ابتدایی کار از نظر من با اینکه در زیر یک فیلتر صدا قرار گرفته(بنا بر اقتضای تنظیم) اما بسیار شنیدنیه!. در امتداد این حریف خسته رو....صدای محسن شنیدی میشه که در حالتی بدون فیلتر اون "اُ" ی آخر خسته رو داره می کشه و بسیار هم برای من جالب و شنیدنیه و البته صدای باز شدن دهان و نفس گرفتن محسن بعد از "این درای بسته رو" هم شنیدنیه. و البته "واسه ی عشق بموووووووو...وون" که در ثانیه 50 ووو رو قطع می کنه و پس از چند صدم ثانیه دوباره از سر می گیره. ملودی کار رو فراموش کردم. خیلی دوسش دارم و از نظر من ملودیش واقعاً عالیه.

قطار:

قطار...نمی دونم واقعاً چی بگم. این اثر مطمئناً بهترین اثر آلبومه، بی هیچ شکی(البته با توجه به نظرات شخی خودم). هم چیز عالیه. تنظیم استثنایی(حس می کنم بهترین تنظیم آلبوم هم باشه)، ملودی فوق العاده استثنایی و شعری پر احساس و مسلماً کم نظیر. لحن محسن در این اثر بسیار زیباست. گام های بالا و پشت سرش گام های پایین(ببار تا دم صبح((بالا)) به فکر هیچی نباش((پایین)) ) از اون دست حرکات موسیقیایی هست که کمتر می تونیم در آثارش رو در کارهای ایرانی ببینیم. تنظیم بی نظیر کوشان ثابت کرد که کوشان سطحش واقعاً فراتر از ایرانه و حرف های زیادی برای گفتن داره. ایده پردازی های ناب(مثلاً صداهایی که به نظر از برخورد وسایل شیشه ای به هم، بر اثر باد پدید آمدن((بعد از شروع به خوندن کردن محسن)) تنها نمونه از ایده های ناب کوشان هستن). این حرکات همونطور که گفتی من رو هم یاد تنظیم های اروین می اندازه. صدای بوق قطار (بعد از گفتن غم توی خونه ی من که به خاطر نحوه ی اجرای این قسمت توسط محسن مشخصه دلش حسابی گرفتست چون ناگهان سرعتش بیشتر از مصرع های قبلی میشه و حالتی کلافه داره. و همچنین تکرار دوباره ی هر شبو مهمونه صدای بوق قطاری که در دوردست ایستاده شنیده میشه) با شروع ترجیع بند پیانو به سوزناک ترین حالت ممکن می رسه، اجرای محسن بی نظیره (من بیدارم و زنده نگه می دارم به دلیل هم قافیه بودن خیلی عجیب اجرا می شن و در کنار قسمت های دیگه ملودی ترجیع بند حالتی شناور رو در من پدید میارن:( ) و تنظیم هم با شنیده شدن صدای قطاری که دیگه حرکت کرده(در کنار پیانو) و داره میره به اوج می رسه. در ادامه باز هم بازی های محسن می خوان آدمو ویران کنن. هوا که سرد "میشه" از اون بازی های نابه و تازه در ادامش که با قورت دادن آب دهان و باز شدن ناگهانی دهان محسن برای اجراع مصرع بعد همراه میشه، دیگه اوج ویرانی مخاطبه. در زمینه ی شعر هم همین معجزه ها صورت گرفته. تو برفبارونی، قطار قلب منه، قلب شکسته ی من، تو برف مدفونه....در اینجا عاشق خودش رو در درون معشوق مدفون می بینه و کاملاً محوه که برام خیلی جالب بود. یا مثلاً بگو شب بخوابه من بیدارم، من شبو زنده نگه می دارم...بگو شب بخوابه یعنی اوج تاریکی و درد، اصلاً بالاتر از این غمی نیست و اینکه می گه من شبو زنده نگه می دارم هم شب زنده داری تو ذهنم تداعی می کنه که خیلی برام جالب بوده. نکته ی جالب دیگه اینکه عاشق همونقدر که معشوقش رو دوست داره مادرش رو هم دوست داره و البته اون مهر مادری که بسیار زیبا به تصویر کشده شد(عاشق برای معشوقش تعریف می کنه من توی یه شب سرد به مادرم گفتم هر وقت سردم می شه یاد تو((منظور معشوقه)) می افتم، مادر هم وقتی دید پسرش اینقدر ناراحته به خاطر مهر مادری دوباره ناراحت میشه و دلش می شکنه و البته عاشق هم به همون اندازه عاشق مادرش هم هست). در کل این شعر رو واقعاً نمیشه به راحتی ازش گذشت چون واقعاً بی نظیر و تلخه....اونقدر در مورد این قطعه صحبت دارم که دیگه فکر کنم اگه بخوام ادامه بدم نباید در مورد قطعات بعدی بنویسم.


خواب بعد از ظهر:

خواب بعد از ظهر رو هم خیلی دوست دارم. ملودی محسن کاملاً گرم و واقعاً عاشقانست. ملودی، تنظیم و ترانه ی کار همونطور که گفتین با هم جورن و البته خیلی هم خوب هستن به نظر من. حسن صفا کارش رو خیلی خوب انجام داد توی این قطعه و کار متفاوتی رو رقم زد. لحن محسن هم خیلی خاصه و توی ترجیع بند هم خاص تر میشه. این قطعه پر از بازیه محسنه...همونطور که خودتم اشاره کردی:"ماه داره می قنده". در این بین فکر کنم (مثل شعله ی "کبرید") هم جالب باشه که از نظر من هست. یکی از بازی های جالب محسن اینه که با نفس هاش هم بازی می کنه...نفس بریده همیشه دوست داره ما رو سر ذوق بیاره. برای اینکه متوجه این موضوع بسین خیلی دقیق به این قسمت ها رو گوش بدین: از پرنده تا لونه...در اینجا اون مقدار اکسیژن باقیمونده در شش های خودش رو خارج می کنه و برای قسمت بعدی یعنی از کویر تا بارون دوباره نفس می گیره که هر دوی این کارا در یک ثانیه یا کمتر یا بیشتر انجام می گیره و برای بخش های بعدی هم تکرار می شه و تنها با گوش دادن دقیق میشه فهمید. راستی ساکسیفون پایان کار(با توجه به نبود اسم نوازنده ساکسیفون، همانند نبود نام آهنگساز و نوازنده ی کیبورد) فکر کنم کار خود نفس بریده باشه و تقریباً هم مطمئنم که کار خودشه:دی


هر روز پاییزه:


وقتی محسن می گه یه کار عالی یعنی صد در صد عالیه و شکی درش نیست. ملودی محسن واقعاً بی نظیره. من حس می کنم توی این آلبوم حتی قدرت آهنگسازی محسن هم به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده. تنظیم محسن هم انصافاً حرفه ای هست و زیبا. مسلماً یکی از چیزایی که در این اثر بیشتر از هر چیز دیگه مخاطب رو غافلگیر می کنه لحن محسن و فریادهای عصیان گرش هست. "هم باغچمون گل داشت" از اون حرکت های زیبا بود که صدای محسن به بم ترین حالت ممکن می رسه و اینگار صدا باس داره. نوازندگی گیتار الکتریک این اثر به نظر من بهتر از کار تقاصه (حداقل در میانه های اهنگ و زمان خوندن، به خصوص در پارت دوم کار که به نظرم خیلی هم زیبا کار شده) اما خب باز هم با سولوی پایانی چندان موافق نیستم. راستی این کاسه لبریز هایی که در لایه های زیرین کار قرار دارند و در دنیای آهنگ می پیچن خیلی شیرینن، منو یاد محسن غیر مجاز می اندازن.

بگو مگو:

دقیقاً همون چیزی که گفتی محمد جان، ورژن جدید حریص. اولین چیزی که برام عجیب بود ترانه ی این اثر بود که خیلی به ترانه های ارجینی می خورد. اصلاً اگه کسی اسم ترانه سرا رو نخونه فکر نمی کنم بفهمه این کار مال صفا باشه(کسایی که با کار های صفا و ارجینی آشنا باشند). ملودی کار واقعاً زیباست و امیر جمال فرد هم تنظیمی به مراتب بهتر و شنیدنی تری رو نسبت به خوان هفتصد انجام داده. "یه بی وفا مثل خودت" از اون حرکت های زیبا بود که با لحنی خاص و مردانه اجرا شد، همینطور یه جور ناله عجیب قبل از "چه در کشی چه تو کنی"(کم تر از چند صدم ثانیه شروع میشه و به چه در کشی...متصل میشه اما شنیدنیه). ادای کلمه ی بگو مگو هم برای من خیلی شنیدنی و خاصه.

پرچم سفید:

باز هم با نظرت در مورد اورتور موافقم که کاملاً عالیه. ملودی کار رو خیلی دوست دارم و به نظرم عالیه. اینکه محسن هنوز هم دغدغه های اینچنینی داره و بهشون افتخار می کنه برای من هم باعث افتخاره. تنظیمش هم انصافاً زیباست. آوای ابتدایی کار که فکر کنم سمپل باشه، منو یاد دقایق ابتدایی آهنگ "چرا" از آلبوم یه شاخه نیلوفر می اندازه. در مورد سولوها چیزی نمی گم چون بالاتر در مورد قطعات دیگه گفتم.البته منظورم بد برداشت نشه از نظر من نوازنده ی بسیار خوبی هستن آقای پورمیامی. دست خالی "زیر" گوله بارون بودیم از اون بازی هاست و البته رفقای مدرسم، اشکای برادرم سیل شد...و نفس بین دو جمله ای که تکرار می شه یعنی زیر سقف خونشون... از هشت سال زندگی تا آخر کار لحن محسن منو یاد کارهای قدیمی میندازه که بدون هیچگونه حرکت اضافی ادا میشه. هشت سال ابتدایی انگار واقعاً هشت سال وارانی رو رو سر شنونده ویران می کنن، خوب گوش کنید...

مردم آزار:

من هم با این سر آلبومی موافق نبودم اما این کار خیلی دوست دارم. از تنظیم کار هم خوشم میاد و فکر می کنم سینا در حد توانایی خودش انصافاً اثری شنیدنی رو تحویل داده. محسن می گه از همه طلبکاری غافل از اینکه حس می کنم خود محسن هم توی این کار لحنی طلبکارانه داره. ملودی محسن در این سبک خیلی عالیه که در کنار خوانش فانک مانندش واقعاً جذابن برای من. حتی خیلی از دوستام می گن بهترین کار آلبوم این بوده! کلمه ی جزام برام خیلی جالب بود و البته نحوه ی ادای بسیار عجیب "اما" که فقط میشه از محسن انتظار داشت. باز هم مثل تمام کارهای محسن کلمه ی "خ" بسیار عجیب تلفظ میشه و به قول خودت کلمه ی تیفوسی های محسن عزیز. احساس می کنم هنگام گفتن دیر می رسی از راه تا اخر این بیت محسن حسابی قاطیه قاطیه :دی به خصوص "از راه" و "عادت قشنگی نیست" . بازی جالب "اسم این زرنگی نیست" در عین حال که با فضای کاری سینا جور در میاد اما برای من یاد اور باز آهاریه چون قبلاً تنها در کارهای آهاری چنین حرکتی رو کرده بود. یکی عصای یه شاخه نیلوفر یکی هم دلشوره ی ژاکت. "مثل مهره ی ماری" رو هم خیلی دوست دارم. نوازندگی کار هم به نظرم خیلی حرفه ای صورت گرفته و از این نظر مشکلی نداره.

جوابم نکن:

همونطور که گفتین به نظر من هم کرخت ترین کار آلبوم این قطعه بوده. از کلارینت کار هم اصلاً خوشم نیامد. بار اولی که نام نوازنده و سازها مشخص شده بود منتظر یه چیزی در حد کلارینت بخون امشب آلبوم ژاکت(که به نظر من حداقل نوازندگی این ساز در آن اثر و آلبوم بسیار زیبا و دلنشین بود) بودم و یا حتی خیلی بهتر از اون رو انتظار داشتم اما متاسفانه نشد. متاسفانه مدتیه از شهاب اکبری کارهای متفاوت و جالب نمیشنویم که امیدوارم تمام امیدهای ما به ایشون در مورد آلبوم من خود آن سزدهم نا امید نشه. اما لحن محسن رو خیلی دوست داشتم و همچنین ملودی زیباش رو. شعر کار هم خوبه. از نکات جالب کار خوندن در گام های بسیار پایینه که شگفت زدم کرد.
راستی داشتم فراموش می کردم.هنوزم معتقدم کاور آلبوم یه شاخه بهترین بود و حتی ژاکت هم خیلی خوب بود و به آثار جهانی نزدیک(به کاور آلبوم دیوار بیتلز مراجعه کنید).

در اخر باید بگم از نظر من این البوم یه آلبوم واقعاً عالی بود که مسلماً نقطه ی عطفی در کارنامه کاریه محسن چاوشی محسوب میشه. اما از آلبوم بعدی که من خود آن سیزدهم هست بسیار وحشت دارم. البته از اینکه این اثر ماندگار تر از اونی میشه که ما فکرش رو هم بکنیم شک ندارم. اما خب یه قضه ی بسیار مهم دیگه هم مطرحه و اون هم آینده ی کاری محسنه. همین الان کم نیستند کسانی که از محسن به جای سازهای الکترونیک، تلفیق های سنتی مثل متاسفم و سنتوری میخوان(البته اگه بگم من دوست ندارم کاملاً دروغ گفتم). خب این انتظار با آلبوم سیزده بر طرف میشه اما با موفقیت بی نظیر این آلبوم میتونه آینده ی کاری محسن رو به چالش بکشه چون آلبوم بعد از 13 مسلماً یه اثری در ادامه ی فضاهای الکترونیک پرچم سفید و حریص خواهد بود. اینجا باز هم موضوع تغییر سبک کار مطرح میشه. امیدوارم محسن بعد از انتشار 13 تصمیمی رو که درسته بگیره نه اینکه همچنان دنبال آزمون و خطا باشه. با اینکه نشون داد باید بهش اعتماد کرد اما خب کمی می ترسم....
شرمنده سرت رو درد آوردم محمد جان. امیدوارم تونسته باشم نظراتم رو بدون تعصب و در حد یه هوادار محسن چاوشی(نه کسی که موسیقی میدونه چون چیزی نمیدونم) داده باشم.
ممنونم از لطفت و بی نهایت سپاسگذارم.

کیف کردم از خوندن نظرت. مهم نیس چقد موافقم باهات یا مخالف. مهم اینه که کلمه به کلمه ی نقدتو خوندنم و خرسندم که چاوشر میزبان این نظر بود.
از دقت نظرت توی واژه ها، بازی های محسن، تنظیم و ملودی و در یک کلام موسیقیش لذت بردم. تو واقعا یک تیفوسی هستی.
در مودر پور میامی باید بگم این به احساس شنونده بر می گرده. به نظر من بهترین اجرای او هر روز پاییزه ست.
خنده تنظیم جهانی داره. اونو با "چوب خط" سیاوش اگه مقایسه کنی( به خاطر شباهتی که بینشون هست) باز هم می بینی که خنده بهتره.
اینکه حدسم در مورد با من بمون، یادت بوده واسم جالب بود.
با مهر مادری که بحثش رو در قطار مطرح کردی، موافقم. بار اول پارادوکس بارش برف توی تابستون رو معلول لرزیدن دل معشوق دونست و بار دوم معلول لرزیدن دل مادرش.
این کاسه لبریزای هر روز پاییزه رو خوب اومدی.
ترانه ی بگو مگو به نظر من هیچ چیز خاصی نداره دقیقا مثل حریص.
در مورد مردم آزار باید بگم تنها حسن ترانه اینه که تونسته محسنو وادار کنه که لحن نابی رو ارائه بده. اگه ترانه در سطح لحن محسن بود، فراموش نشدنی میشد.
و در مورد شهاب، من امیدوارم به سیزده.
سیزده میتونه یک اتفاق بزرگ دیگه برای محسن باشه، مثل سنتوری.
و در آخر در مورد آهنگسازی و تنظیم محسن بگم که توی خونشه! ملودی ساختن با روح محسن عجینه و واسه همین هیچ وقت ملودی هاش تمومی ندارن.

کم تحمل: اشاره ی خیلی خیلی خوبی به درام داشتی.

Alireza_Mohsen یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:40

محمد جان شرمنده دوباره مزاحم شدم. اسم بند آلبوم دیوار رو اشتباه نوشتم که بدین وسیله تصحیح می کنم. آلبوم دیوار از پینک فلوید افسانه ای.

چاوشی یَّت دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:43 http://chavoshiyat.blogfa.com/

ممنون از وقتیکه گذاشتید .
بنظر من چینش آلبوم ها زیاد بد نیست .
همینکه میمیانند برای اول خیلی بهتر از آن است در نیمه دوم بیاند . خستگی در نیمه دوم قطعا بیشتر از اوله . پس باید نیمه اول بنظر من همیشه ضعیفتر از دوم باشد .
از نوشته های کم تحمل عزیز خوشم اومد بخصوص عکسه .
از هر دوی شما ممنونم .

به هرحال این چینش هم سلیقه ی من بود.
مرسی ازت.

کم تحمل: خیلی ممنونم از لطفت.

سارا چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:21 http://sm19.blogfa.com

سلام
من ک خیلی از پرچم سفید خوشم اومد....این مدل لحنشو دوس دارم./....خیلی هم از ژاکت فاصله گرفته.....
منم از قطار خوشم میاد و ایضا هر روز پاییزه.......خیلی حس نوستالژی بهم میدن.....حتی اسمشون!
راستی بزرگ چاپ کردن عکس صفا بیانگر چ حرفاییه؟؟
ممنون از پست مشترکتون...خیلی عالی بود.....خوب نقد میکنین و ب همه ی جوانب توجه میکنن :)

سلام سارا جان. ممنونم از لطفت.

کم تحمل: ممنون عزیزم.
منظورم درمورد عکس صفا این بود که توی این آلبوم نقشش خیلی پر رنگ تر از قبل شده.

Alireza_Mohsen چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 17:18

خیلی ممنونم از لطف بی نهایتت محمد جان. خیلی خیلی خوشحالم از اینکه از نظر بنده ی حقیر خوشتون اومده. واقعاً شرمنده ام کردی.
در مورد آقای پورمیامی حق باشماست، به خود شنونده بر می گرده اما مثل اینکه من شنونده ی خوبی برای نوازندگی ایشون(در این آلبوم، چون کارهای دیگشون رو گوش ندادم) نیستم :دی اما خب همونطور که گفتین و در بالا هم گفتم نوازندگیشون در هر روز پاییزه رو دوست دارم.اگر حتی به آثار دهه ی 80 راک و متال هم گوش بدین اینقدر سولوها کلیشه ای نیستن و هنوز هم یه حس خاصی دارن(با توجه به زمان بسیار زیادی که ازشون گذشته). اما آقای حجت یه چیز دیگه بود :دی
آره خنده رو خیلی دوست داشتم. من آهنگ های محسن رو به کارهای بقیه ی خواننده ها ترجیح می دم. کلاً به کارهای زیادی گوش نمیدم(البته ایرانی).
من همیشه چیزهای کوچیک یادم می مونه، 10 سال دیگه این مورد رو ازم سوال کن، بازم یادمه :دی
کلاً قطار اونقدر عالیه که قلب منه...همچین چیزی رو نمیشه از خواننده های دیگه انتظار داشت، هر چند محسن هم مسلماً ما رو با این حرکات شگفت زده کرد و باعث بیشتر از قبل لب به تحسین بگشاییم.
در مورد ترانه ی مردم آزار موافقم که می تونست بهتر باشه.
من هم به سیزده امیدوارم و همونطور که گفتی می تونه مثل سیزده بشه اما آقای بهادر شمس در پاسخ به یکی از دوستان در فنز گفته بود که در صورت موفقیت آلبوم هیچ تغییری در روند کاری محسن ایجاد نمیشه و محسن همون برنامه ی از پیش تعیین شده رو ادامه میده. این بد نیست اما یک موفقیت بی نظیر میتونه نشون دهنده ی این باشه که این راه بهترین راهه.راهی که ممکنه محسن حتی بهش دیگه نگاه هم نکنه و این برام وحشتناکه.
دقیقاً، ملودی در خون محسنه و در روحش رسوخ کرده و با خونش جریان داره.

از سولماز جان هم ممنونم. راستش این مورد از یه شاخه نیلوفر ذهنمو مشغول کرده که چرا محسن از درام استفاده نمی کنه. آقای شمس در جواب یکی از دوستان در مورد اینکه چرا محسن عزیز از درام استفاده نمی کنه گفت: چون نیازی نبوده، هر وقت نیاز بشه استفاده می کنه!!!! مسلماً این پاسخ عجیبی بوده. من یادمه در دهه های 80 میلادی(به دلیل اینکه با الآن خیلی فاصله داره و البته موسیقی با پیشرفت های بسیاری مواجه شده این مثال رو می زنم) فیل کالینز(از محبوبترین خوانندگان من که توی ایران خیلیا نمیشناسنش، اما در خارج از ایران بسیار معروفه) در آثاری که از خودش منتشر می کرده به جای استفاده از یک درام کیت از دو درام کیت استفاده می کرده که از هر کدوم برای اجرای ریتم های متفاوت استفاده می کردن. البته در کنار استفاده از پرکاشن.

باز هم ممنون از اینکه نظرم رو خوندین و خوشحالم از اینکه تونستم اون چیزی رو که گوش دادم رو بنویسم. فکر کنم اگه اینا رو توی فنز می نوشتم منو به عنوان یک دشمن تلقی می کردن که مثلاً قصد دارم محسن چاوشی عزیز رو خراب کنم. شاید هم به این خاطره که تنها دنبال نظرات و نقدهای فنی سطح بالا هستن، چیزی که مسلماً از من بر نمیاد. مثل اینکه خود محسن هم فقط به دنبال نظرات و نقد های بسیار سطح بالاست. بگذریم، مهم اینه که من محسنو دوست دارم و هنوزم این محسن(علاوه بر محبوبیت و معروفیت روز افزونی که داره) برام همون محسن ساده، جوون، بی شیله پیله و بی آلایش سال های دوره.

راستی محمد جان، دارم بهترین قطعات Jesper Kyd افسانه ای رو جمع می کنم(از بین قطعات پرشمار و البته زیبا) که تقریباً کامل شده. حتماً برات میزارم و منتظر نظرت در موردش می مونم.

باز هم ممنون از شما محمد جان و ممنون از سولماز جان بابت اینکه وقت ارزشمندتون رو واسه خوندن نظراتم گذاشتین. بسیار خوشحال شدم و کمال تشکر رو دارم.

خواهش.
در مورد استفاده از ی ساز خاص توی ی آهنگ (مثلا درام یا هرچیز دیگه) باید بگم که این بیشتر به سلیقه ی خواننده و تنظیم کننده بر می گرده. استفاده از یک ساز هیچ موقع لازم نیست، بلکه سازها مکملی هستن برای زیباتر شنیده شدن ی آهنگ. منم مثل تو علاقه زیادی به درام دارم.
با توجه به اینکه سبکای جز و راک رفته رفته قسمت زیادی از موسیقی چاوشی رو در بر می گیرن، میشه به استفاده ی پر رنگ از این ساز امیدوار بود.
محسن ثابت کرده که با وجود لجبازی که داره اما نظرات هواداراشو دنبال میکنه، پس نظر تو هم ارزشمنده.
منتظرم.

کم تحمل: ممنون ازت. نظراتو کامل خوندم و لذت بردم.

فرزاد پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:57

سلام. 90 درصد قبول دارم حرفهات را ولی بگو مگو را دوست ندارم.
راستی به نظرم جمال فرد هم فقط چون با چاوشیست پدیده نامیده شد وگرنه پتانسیلش را ندارد.
علیرضا جان هر چند در نقدت کسی جز محمد مخاطبت نیست ولی به نظر من در قطار آن قسمت که میگه هوا که سرد میشه مخاطب خود مادر است و اتفاقا به نظر من صفا زیرکانه مادر را بالاتر از معشوق میداند. با مادر برف مینشیند و با معشوق فقط زمستان میشود.
ممنون محمد عزیز

سلام. ممنون. من هم چندان علاقه ای به بگو مگو ندارم. اما لحنشو می پسندم. به نظرم جمال فرد پدیده نبود.

و در مورد برداشتت از شعر باید بگم به نظر من هیچ کدومو بالاتر نمی دونه و اتفاقا تاکید داره روی اینکه هر دوشون خیلی عمیق هستن و به همین خاطر از پارادوکس استفاده می کنه. برف و زمستون هردوشون نماد سرما هستن.

فرزاد پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:08

راستی علیرضا جان چرا میگم مخاطب خود مادر؟ چون به نظرم عاشق تنها پناهش را مادر میدونه و با توجه به قسمت اول ترانه که به مادرش میگه هنوز شرایط بد و خوب نیست (هنوز بارونه) . مادر میبینه بچش هنوز خرابه و عاشق ,دلش میشکنه وقتی بازم بهش پناه آورده. در واقع چون هنوز به معشوق نرسیده وسردشه دوباره میره پیش مادر و بهش پناه میبره و یاد مادر میوفته

Alireza_Mohsen یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:57

در مورد بسیاری از سازها حق با تو هست محمد جان. بسیاری از سازها به عنوان مکمل استفاده می شن. اما درام برای سبک راک یا حالا همین چیزی که محسن در پیش گرفته چیزی بیش از یک مکمله...یک جزء اساسی محسوب می شه. این مورد مثل این می مونه که از یک کار راک(و یا هر کدوم از زیر شاخه هاش) و متال(و یا هر کدوم از زیر شاخه هاش) گتار الکتریک رو بگیریم و به جاش از مثلاً سنتور استفاده کنیم. در هر صورت همونطور که گفتی من هم علاقه ی بسیار زیادی از درام دارم و حتی اگه ازم بپرسن ساز مورد علاقت چیه مسلماً در کنار کیبرد از درام اسم می برم.
امیدوارم محسن در آینده از این ساز استفاده کنه.
درست می گی محمد جان، به شخصه این مورد رو تجربه کردم و حتی می تونم قاطعانه مثال بزنم(اگر بخوام مثال بزنم مسلماً شما محمد جان در بالاترین جای لیستم قرار می گیرین، لیستی از کسانی که محسن به حرفاشون توجه داره) اما در مورد خودم چنین فکری نمی کنم. با اینکه میل قلبی و باطنیم اینه که محسن هم اینا رو بخونه اما خب تقریباً مطمئنم همچین اتفاقی نمی افته:( مشکلی هم نیست. چه میشه کرد.
حتماً منتظر باش. دارم دنبال کارهای 320 می گردم. تا الآن هم به چیزای خوبی رسیدم. قطعاتی رو انتخا می کنم که در وهله ی اول با روح آدم، با احساسات آدم بازی کنن. راستی امسال یسپر کید در یک پروژه ی جدید مشغول به فعالیته. موسیقی هاش در این پروزه تمی تاریک، حماسی و البته کمی فانتزی داره(منظور از فانتزی پایین آوردن دوز سیاهی نیست اما چون بر اساس داستان های افسانه ای هست کمی حس فانتزی داره). به شخصه منتظر آلبوم آخر سالش هستم. Deftronic....قول یکی از برترین موسیقی های تمام دوران رو دادن. تا فراموش نکردم اینم بگم که در این فایل زیپی که گلچین کارهای کید رو قرار می دم، آخرین مصاحبه ی ایشون رو هم که به صورت تصویری هست براتون می زارم.
باز هم ممنون از هر دو عزیز
در پاسخ به فرزاد جان: راستش من نظرم باز هم همونیه که در بالا گفتم و با محمد جان هم موافقم. نکته ی دیگه اینکه در اون لحظه (زمان تعریف این داستان ها) نه مادر در کنار عاشقه و نه معشوق. همشون یه گلایست...ترانه های من یه جور گلایه از غریبیه....هر چی می گذره این ترانه ی قدیمی مفهومش بیشتر از گذشته نمود پیدا می کنه.

من به صورت کلی گفتم و با صحبتات موافقم. اتفاقا دیشب ی اجرای همزمان از گیتار الکتریک و درام دیدم که خیلی درگیرم کرد.
ما ایرانیها اصولا به طبل علاقه ی خاصی داریم. با این حال توصیه م بهت اینه که سعی کنی گوشاتو تسلیم شنیدن همه سازها بکنی.

ممنونم از لطفی که به من داری علیرضا جان.
نقش هواداران در بازگشت محسن بعد از ژاکت غیر قابل انکاره و اینو خودش بهتر از همه می دونه.
منتظر آهنگایی که میگی هستم.

Alireza_Mohsen یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:47

درسته محمد جان. کارهای زیادی هست که گیتار الکتریک و درام با هم باشن(یعنی در سبک های مثل متال و راک اصلاً از هم جدا نیستن) و من هم از دیدنشون لذت می برم.
در مورد علاقه ی ما ایرانی ها خیلی خوب اومدی. دقیقاً یادمه که از دوران بچگی چقدر عاشق طبل و سنج بودم و مسلماً دلیل اصلیش محرم و عزاداری امام حسین(ع) بوده. کاملاً درست می گی محمد جان، من هم فقط به این سازها زیاد علاقه دارم اما تقریباً همه سازها رو گوش میدم و از صداشون لذت می برم.
خواهش می کنم محمد جان. نکته ی خوبی رو در مورد بازگشت محسن اشاره کردی و من بخش بزرگی از این بازگشت رو به خاطر تو می دونم محمد جان...مثال دیگه هم دارم که اصلاً به نظر میاد محسن خیلی به حرفات گوش میده و این باعث خوشحالیه. یادته می گفتی ای کاش صفای آلبومای محسن بیشتر بود؟ خب توی پرچم سفید حضور صفا رو در بالاترین سطح ممکن حس کردیم و خیلی موارد دیگه.

حتماً، سعی می کنم زیاد منتظرت نزارم.
محمد جان من فکر می کنم به کارهای امبینت علاقه داشته باشی. البته حدس می زنم. برات دو تا می زارم، از یسپر کید:

نسخه ی 320 توصیه میشه:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+White+Room+%26+Main+Title

قطعه Home of The Brotherhood، فضای امبینت در کنار استفاده از گروه کر و ساز های زنده(از هر اهنگسازی نمیشه همچین تلفیقی شنید، نسخه ی 320 توصیه میشه....:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Home+Of+The+Brotherhood

منتظر نظرت در مورد این دو کار هستم.

از توجهی که داری بازم ممنونم علیرضا جان.فقط نوشته های وب ما نبوده و محسن قطعا نقد و نوشته های خیلی از هواداران رو مطالعه میکنه. مطالعه هم نکنه از گوشه و کنارمی شنوه و ما تاثیر هواداراشو توی آهنگاش حس می کنیم. حافظه بلندمدتتم خوب کاره میکنه;) البته باید بگم باصفا شدن پرچم سفید ی اتفاق بزرگه که فقط نوشته ی ما نمی تونه رقمش زده باشه.
در مورد آهنگا هم باید بگم چون این آهنگا با توجه به فضای بازی ساخته شده، به همین خاطر بدون تصاویر بازی نمی تونن گیرایی اصلی رو داشته باشن ولی چیزی که مشخصه توانایی کید توی خلق این فضای خاص هست که قطعا تاثیر به سزایی روی فردی داره که بازی رو انجام میده، داره.
از 1:50 تا 2:30 دومی رو خیلی پسندیدم.

امیـــر یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 13:13 http://www.chavoshiha.blogfa.com

و بازهم من آخر رسیدم!
عذرخواهی میکنم بابت تاخیر نابجایی که در خواندن مطلب خوبت دارم
نظرات خوب و کامل را دوستان گذاشتند و بنده نیز استفاده مکفی را بردم!
به نظر میرسد متن را بر اساس علایق خویش چیده ای و همین که میبینم با اکثر قطعات (طبق چینش خودم) با تو هم نظرم خوشحالم!
بگذار کم صحبت کنم چرا که در بحث های فنی 100 پله از تو پایین ترم...
تقاص: ملودی را می ستایم و تنظیمی که همیشه در آهنگ های غربی از گوش دادنش لذت میبردم
بامن بمون: زیادی آرام است! یک اسلوی خسته کننده (البته برای من!). این یک عاشقانه واقعیست و حیف است نظر من بر دل این آهنگ بنشیند!
خوان هفتصد: به شدت این آهنگ را برای ترک اول مناسب میدیدم خصوصن که به نحو جذب کننده ای آغاز میشود...
قطار: من هم مثل تمامی دوستان از این قطعه لذت میبرم و آن را به خاطر پشت پرده ای هایش میپسندم.
خواب بعد از ظهر: از اون مدرن های امروزی و مناسب با دل جووناست!
هرروز پاییزه: هنوز هم گوش میدهم و حالتی به مثابه ارادت خاص به این ترک دارم!
بگو مگو: از اکتیو بودنش خوشم می آید اما از اورتور آن متنفرم!
پرچم سفید: بالطبع نوستالژیک ترین ترک آلبوم است
مردم آزار: "هفت خط و مرموزی مثل مهره ماری" از نوع خوانش این تیکه حالم بهم میخورد!
جوابم نکن: امان از تنظیم شهاب! (میخواستم بحث فنی نکنم اما نمیشه!) خیلی بهتر میتونست این تراکو تنظیم کنه انگار وقت کافی نذاشته
در آخر هم از خانوم سولماز تشکر میکنم به خاطر نقدهایی که به اون کارتپستال(!) وارد کردند!. درست است ... سفیدی بیش از حد بیش از حد توی ذوق میزند!

اول و آخرش خیلی مهم نیست. از حضورت ممنونم امیر جان.
بله، در متن هم گفتم چون معتقدم چینش ضعیفه، بر اساس سلیقه ی خودم چینش کردم.
ترانه ی با من بمون چنین موسیقی آرامی را می طلبه، شاید اگه کمی طولانی تر بود، بهتر می شد.

کم تحمل: ممنونم ازت. دقیقا همینطوره.

رضااینتری1908 دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 http://inter-milan2.blogfa.com

من خودم اهنگ هرروز پاییزه را خیلی دوست دارم...داداش هرگاه وقت کردی درباره البوم جدید چاووشی یه متن اماده کن...کارت عالیه...در ضمن اگه مایل به تبادل لینک هستی خبرم کن

ممنون. این متن در مورد آلبوم جدید بود!

javad دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:40

+ : سلام خوبی
- :سلام مرسی آقای صفا،شما خوبین
+ : مرسی منم خوبم،بی مقدمه همه چیز و از اول تعریف کن
- : چی رو؟
+ : همون تراژدی رو
- : اما خوب چیزه،فک کنم چند بار بهتون گفتم قبلن ها !
+ : میدونم دوباره از اول بگو
- :آخه برای چی
+ : دِ بگو تو بیت آخرش گیر کردم
- :باشه،دوران نشکن دلمو بود،مدت ها گذشت و همه چیز از اون ملاقات اول(و آخر) شروع شد
+ : نوشتم
- : ولی من که هنوز چیزی نگفتم
+ : آره نوشتمش
- : چی نوشتین
+ : لعنت به این دیدار
.
.
.



- : ؟

Alireza_Mohsen چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:25

خواهش می کنم. امیدوارم باز هم محسن به حرف های کسانی که واقعاً دلسوزانه نظر می دن گوش کنه. البته خیلی وقتا هم متهم میشن. در مورد نظرات دلسوزانه اصلاً منظورم نظر خودم نیست، چون نظر خودم رو اونقدر موسیقیایی و قنی نمیدونم که بخواد خیلی جایگاه مهمی رو داشته باشه.
ناگفته ها زیاده اما خب اینجا جاش نیست...محمد جان اگر مایل بودی از طریق یاهو با هم در ارتباط بودیم. ایمیل من که همراه نظراتم هست. اگر خواستی و دوست داشتی ایمیل بزن تا با هم در ارتباط باشیم. اگر هم نه که مشکلی نیست، باز هم برای من همون چاوشر دوست داشتنی هستی و باعث افتخارم هست که با شما دوستم.

در مورد آثار کید باهاتون موافقم. اگر یک بار اون بازی ها انجام بدین کاملاً این موضوع رو متوجه میشین که بدون این اهنگسازی های زیبا، در کنار فضا سازی های بی نظیر کید، بازی ها روحشون رو از دست می دادند. اگر امکانش بود حتماً عناوین سری Assassin's Creed به خصوص از نسخه ی اول تا نسخه ی Brotherhood رو تجربه کنید. واقعاً روح و عظمت بازی(یکی از ارکان اصلیش) موسیقی های کید هستن.
من با قطعه ی دوم موافقم، به خاطر اون سازی که در فضایی عجیب نواخته میشه.

خیلی یاهو نمیام علیرضا جان، ولی حتما برات میل می زنم.
در مورد بازی ها هم باید بگم متاسفانه فعلا نمی تونم انجام بدم. مرسی خیلی زیاد.

مهران پاکزاد [ Masouleh ] چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:35 http://chavoshidoost.blogfa.com/

سلام محمد جان ...

مثه همیشه عالی و زیبا نوشتی ...

با این قسمت شدیداً موافقم : لطفی که در حق کوشان حداد

کردی را در آلبوم بعدی برای شهاب بکن ، امیدوارم شهاب اون

فضای خاصی رو که گفته بود ، در فضای هاوس انجام می ده رو

زودتر انجام بده ، در مورد خواب بعد از ظهر هم درست گفتی و

من این قطعه رو از غم و شادی هم بیشتر دوست دارم ، همه

چیزش جدید و با مزه َست و درسته که شیش و هشت نیست

اما ریتمش نشاط آوره و بهتر از شیش و هشت های بازاری

مثه : غیرمعمولی !

راستی ، لحن محسن در قسمت " چشم تو دنبال کیه " در

بگومگو یادآور لحنش تو قطعه نفس بریده َست ...

سولوهای قطعه پرچم سفید فوق العاده با احساس و زیبا

نواخته شده و روح آدمو نوازش می ده ، بهادر شمس عزیز

درست می گفت که شاهرخ با احساس ترین نوازنده گیتار

الکتریک محسن بوده ، موافقی با حرف بهادر که قبل از ریلیز

آلبوم گفته بود ؟؟؟

سلام مهران جان. ممنون از لطفت.
برای شاهرخ پورمیامی احترام زیادی قائلم ولی من سیامک شکوری را بیشتر می پسندم. ضمن اینکه در آهنگ پرچم سفید هم من آهاری را حس می کنم.

مهران پاکزاد [ Masouleh ] شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:37 http://chavoshidoost.blogfa.com/

سلام محمد جان

لینک دانلود قطعه " رویا " از سامان شاهی :

http://www.asremusic.com/1437/%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7.html

عوامل قطعه رویا :

ترانه : امیر ارجینی

ملودی و تنظیم : شهاب اکبری

میکس و مسترینگ : امیر جمال فرد

خودم به محض دانلود ، اومدم اینجا تا برات لینکش رو بذارم ،

فکر کنم اولین تنظیم شهاب بعد از مدت ها در فضای ریتمیک

بود ، درسته ؟؟؟؟

خودمم باید بیشتر گوش بدم تا ببینم خوب بوده این قطعه یا نه ،

عواملش منو ترغیب به دانلود کرد.

سلام مهران جان.
ممنونم ازت. منتظرش بودم.
اصلا مدل تنظیمای ریتمیک شهاب با همه فرق می کنه. به نظرم خوب بود و خوب تر اینه که شهاب بیشتر توی این فضا کار کنه تا ذهنش از یکنواختی دور بشه. نکته ی جالب اینجاست که ملودی هم از خودشه.
ترانه ارجینی هم معمولی بود. میکس و مستر خوب بود. خوب صدا گرفته از خواننده.

مهران پاکزاد [ Masouleh ] شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 14:04 http://chavoshidoost.blogfa.com/

آره ترانه امیر معمولی بود ، امیر مدت هاست که از دوران

اوجش دور شده ...

امیر ووقتی شاعرانه می نویسه ، غوغا می کنه ، مثلاً : سنگ

صبور ، عشق 2 حرفی ، بوف کور و غیره ...

چه خوب می شه که بعد از شنیدن ترنس تلفیقی فوق العاده

شهاب در قطعه متأسفم ، اینبار یه هاوس تلفیقی ازش

بشنویم ...

بیشتر از اینها، منتظر تنظیمهای او در سیزده هستم.

مهران پاکزاد [ Masouleh ] پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:21 http://chavoshidoost.blogfa.com/

سلام …

وبلاگ ” چاوشی دوست ” با پست جدیدی تحت عنوان ” یه

شب که سردم بود … ” به روز شد !

منتظر نظرات شما دوست عزیز هستم …

موفق باشید

:-)

مهران پاکزاد [ Masouleh ] پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:53 http://chavoshidoost.blogfa.com/

سلام ...

قطعه جدید بهرام رادان که تنظیمش از شهاب اکبری هست :

http://01.birmusic2.in/4861-Bahram-Radan---Khodahafez

Alireza_Mohsen سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:27

سلام محمد جان، خوبی؟
یه موضوعی بوده که همیشه ذهن منو مثل همه ی طرفدارای دیگه به خودش مشغول می کرده و الآن باز چند روزیه بیشتر از قبل دغدغه ی فکریم شده. یه سوال بی جواب...از اون سوالای بی جواب چاوشیایی. همه پستات توی این وبلاگ زیبا بدجوری منو درگیر می کنه. اما در این بین یکی منو داغون کرد...پست تغییر...به خوب یا بد بودنش کاری ندارم اما هنوزم معتقدم بعد از یه شاخه نیلوفر صدای محسن تغییر کرده...واسه هر کسی ممکنه این یه جمله ی ساده باشه اما برای من پر از حسرت، خاطره، افسوس و باز هم یه سوال بی جوابه...دارم سنگ صبور سنتوری رو گوش میدم...همین الآن...چه جالب، رسید به اینجا:اگر بیای همونجوری که بودی.....کم میارن حسودا از حسودی...نمیدونم چرا یه دفعه یه بغض کهنه که به خاطر این صدا گلوم رو می فشرد الان شکست.من خیلی محسن رو دوست داشتم و دارم، خیلی خیلی خیلی زیاد...یعنی میشه باز همون چاووشی سابق رو داشته باشیم؟ یه چند تا آرزو دارم:
دوست دارم به عقب برگردم، یه طوری مخفیانه برم خونه محسن همه ی سیستم حرفه ای ضبطش رو داغون کنم. سیم سیستم رو بکشم تا نتونه پلاگینا رو روشن کنه...
دوست دارم بدونم کی به محسن اون میکروفون حرفه ای رو فروخت و اگه ببینمش...
یا اون پزشکی که بینی محسنو عمل کرد، اصولاً خواننده های محبوب بینیشون رو عمل نمی کنن چون توی صدا صد در صد تاثیر داره من فرض رو بر این میگیرم که اون دکتر مقصره و اگه پیداش کنم...
گاهی فکر می کنم دیوونم همچین فکرایی می کنم اما خب چیزی هم نیست که بتونم به راحتی ازش بگذرم...دور و بر محسن رو آدمای شیک پر کردن(که به خودی خود بد نیست) اما ای کاش یکی پیدا می شد(یه کسی که از خود ما باشه، از جنس نفرینی ها، خودکشی ها، لنگه کفشی ها، متاسفمی ها) میگفت مومن چرا این همه شوخی می کنی؟ قلب خسته می ایسته ها... صحبت از حنجره و صدای نفس بریده شد یاد اون قضیه جالب توی ورژن های قدیمی فنز افتادم. همه می پرسیدن بک وکال ترجیع بند سنگ صبور رو کی می خونه؟ هر کسی نظری داشت؛ خیلی ها می گفتن خیلی شبیه صدای محمد اصفهانیه( به بک وکال موندی و راه چاره نیست با دقت گوش کن) غافل از اینکه این صدا صدای خود نفس بریده بود...هی روزگار...
می خواستم بیشتر بنویسم اما گریه نمیزاره...

علیرضا....ساعت 1:27 دقیقه ی شب سه شنبه...روز دیوونگی ها...

سلام ممنون. درک می کنم چی میگی.
متاسفانه فعلا داستان اینطوریه. شاید باید نعوذ بالله! دعا کنی محسن غیر مجاز شه!!
البته قطعا این قشنگ نیست که بخوایم غیرمجاز بشه، چون محسن از این طریق امرار معاش می کنه و این خودخواهی محضه. در ثانی این ی احتمال هست و ممکنه چیزی رو تغییر نده! و همونطور که گفتی مسائل دیگه دخیل باشه.
با همه ی این حرفا صدا هنوز هم جذاب ترین صداست. به دوران ژاکت فکر کن،قطعا بیشتر لذت می بری و قدر الانو می دونی. اینم بگم که لحن محسن آلبوم به آلبوم داره پخته تر میشه. آهنگسازی و تنظیمش هم پیشرفت فوق العاده ای داشته.

Alireza_Mohsen چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:48

نه اتفاقاً اصلاً دوست ندارم محسن غیر مجاز بشه. درسته خیلی چیزا ممکنه دخیل باشه.
درسته هنوزم صدا رو خیلی دوست دارم. مسلماً از ژاکت خیلی بهتره. خیلی خیلی بهتره. الآن هم خیلی لذت می برم. من با کارهای این دو آلبوم(حریص و پرچم سفید) همونقدری حس گرفتم و ازشون لذت بردم که با کارهای قدیمی می بردم. نمی خواستم جو رو خراب کنم فقط یه سوالی بود که همیشه داشتم، نمی دونم شاید بهتر بود مطرحش نمی کردم. در اینکه محسن چاوشی یکی از برترین هاست شکی نیست و قدرت آهنگسازی تنظیمش رو هیچکس نمی تونه منکر بشه. به قول خودت محسن چاوشی...فقط همین...همیشه بمان و همیشه بخوان...
......................
این خبر اومدن کاوه یغمایی باعث شد برم دنبال آلبومش ببینم چطوریه. بعد از گوش دادن دادمش به یکی از دوستام که موسیقی متال کار میکنه(من مدت زیادی دیگه متال گوش نمیدم) و گفتم ببینم این که کارهای زیادی گوش داده و خودش هم کار کرده و موسیقی غربی رو خیلی خوب می فهمه نظرش چیه. خیلی ایراد گرفت بهش، می گفت کارها از افتضاح هم اونورتر هستن. یادمه به کارهای محسن(مثلاً همین تقاص پرچم سفید) ایراداتی وارد کرد اما حداقل گفت در حد ایران کارهای خوبین و حتی یادمه گفت اینتروی کار بسیار زیبا و شنیدنی کار شده(تلفیق تار و گیتار الکترونیک). از قطار به عنوان یه کار زیبا یاد کرد. این واسم خیلی عجیب بود که همچین نظری داشت در مورد کسی که اسم بزرگی داره(یغمایی) و ادعای زیادی. راستش دروغ نباشه خوشحالم شدم از اینکه شنیدم و همه ی ما می دونیم محسن از اونایی که ادعا دارن بهتر کار می کنه.

اتفاقا خوب کردی مطرحش کردی. هیچ جوی هم نیست که به هم بخوره. هرکس باید نظر خودشو بگه. اونی که باید تشخیص بده، میده نگران نباش علیرضا جان.
من آلبومشو نگرفتم متاسفانه.
بعضی وقتا ملودی های چاوشی رو بدون توجه به صدا دریاب! (البته ی کم سخته و تمرکز می خواد)

Alireza_Mohsen پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:49

ممنونم از لطفت محمد جان...

این هم آلبوم سکوت سرد کاوه یغمایی، آخرین آلبومشه. لینک از مدیا فایر:
http://www.mediafire.com/?ojemfdzjkw2
راستی خودم از کار کاوه بدم نیومد و اتفاقاً از بعضی از قطعاتش
حتی خوشمم اومده. نظرت هم برا ارزشمنده و دوست دارم بدونم نظرت در مورد کار کاوه چیه.

درست می گی اما من این صدا رو هم دوست دارم، به خصوص که حتی گاهی اوقات شبیه همون صدای قدیما میشه. من همیشه محسن رو دوست دارم، خودش رو دوست دارم(خیلی خیلی خیلی زیاد) صداش رو دوست دارم و همیشه به نظرم عالی بوده و هست(به دور از بحث تغییر صدای الآنش رو به هیچ وجه بد نمیدونم)، ملودی هاش رو خیلی خیلی دوست دارم و همچنین تنظیمش رو که هر روز داره پیشرفت می کنه و اینها همه(اخلاق، صدا، ملودی، تنظیم و...) برای من مایه ی افتخاره و با افتخار اعلام می کنم طرفدار محسن چاوشیم...نه واسه اینکه بگم من صرفاً طرفدارم و کلاس بزارم، نه اصلاً اینطور نیست. من همیشه توی ذهنم محسن رو همون محسن گذشته در نظر می گیرم (نه فقط به خاطر نوستالژی)، همون جوون عاشق و پاک که خیلیا نمی شتاختنش...این که محسن هنوز برام همون محسن قدیمه احساس خوبی دارم.

معلومه تحت تاثیر موسیقی عام نیست و سلیقه ی خودش واسش خیلی مهمه. این خوبه. آهنگای 4 و 7 واسم جالب بودن. به خصوص تنظیم 7. به هرحال پدرش هم واسش الگوی بزرگی به حساب میاد. درکل من هم با اینکه افتضاح بود اصلا موافق نیستم.

محسن چاوشی لیاقتشو داشت که این شد.

Alireza_Mohsen پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:15

آره دیگه، این دوستمون هم نظرش اینطور بود که افتضاحه. البته خب هم اینکه نظر شخصیه و هم اینکه از نظر خودشون توش هیچی ندیدن. اما خب من خوشم اومد.

حتماً همینطوره، محسن با زحمت و تحمل سختی فراوان به اینجا رسید که مسلماً شما خیلی بیشتر و بهتر از من در این مورد می دونین....راستی یه ویدیو از آهنگ جدید سینا حجازی که اسمش گلخونه هست اومده بیرون(خود سینا گذاشته توی فیس بوق) بهادر گفته استودیوی توی ویدیو استودیوی محسنه. دیدیش این کلیپ رو؟ چی میشد محسن همچین چیزی میداد بیرون...آرزو بر جوانان عیب نیست:دی

دیدم. خیلی جالب بود. جالب تر اینکه سینا ترانه رو یادش می رفت!
کلیپ جذابی میشه اما فک کن طلسم هفت هشت سال خماری با ی همچین کلیپی شکسته بشه! حیف نیست؟ شک نکن اولین دیدار توی کنسرت اتفاق می افته.

چاوشی دوست چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 14:08 http://chavoshidoost.blogfa.com/

سلام محمد جان ...

این قطعه از آلبوم سینا رفیعی رو امیر جمال فرد تنظیم کرده ...

من فقط این قطعه رو به خاطر امیر جمال فرد دانلود کردم ُ‌گفتم

شاید تو نشنیده باشی ...

لینک دانلود :

http://www.musicbaran20.in/article823619.html

اسم قطعه ای که امیر جمال فرد تنظیم کرده ، باور کن هست

و قطعه هشتم ِ ...

ارادتمندیم رفیق :-)

سلام
چه تنظیم متفاوتی بود نسبت به کارایی که واسه محسن تنظیم کرده!
ممنونم ازت مهران جان.

محمد نعیمی چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 15:20

با سلام
مطلبتون عالی بود عالی
با ازروی سلامتی برای شما
با تشکر

سلام ممنون از شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد