دورخیز

یاغی دیگر از آن اتاق تار عنکبوتی اش! بیرون آمده و برآن شده تا هر از گاهی ما را سر ذوق بیاورد. کِیف ما کوک می شود وقتی که این آهنگ ها مثل قدیم بیرون می آیند، منتها این بار با رضایت خودش. دلتنگ مثل اکثر قریب به اتفاق تک آهنگهایش شنونده را به وجد می آورد و من این را به گفته ی خودش اتصال می دهم; معمولا کارهای گروهی تک تراک است و سفارشی. ولی آلبوم خودم نیاز به تمرکز و وقت بیشتری دارد ! پس تک تراک می تواند گروهی نباشد، به آن اندازه که باید مورد توجه قرار گیرد و البته شنونده را به تحسین وادار کند.

شاید بهترین صفتی که می توانم در کنار نام دلتنگ بیاورم متفاوت باشد. اینکه محسن چاوشی همیشه می تواند، یک ریتم خارج از تصور مخاطبانش را بیافریند، آنقدر مهم هست که ساده از آن نگذرم. شاید اگر هرکس به جای او بود می گفتم قطعا این تنظیم و ملودی، کاور یک آهنگ غربیست و گندش بعدها در می آید ! اما او نشان داد، بیشتر از اینها می توان برای غیر قابل پیش بینی هایش لحظه شمرد و بی تابی را تحمل کرد.

انگار کم کم باید دلهره ی ناله ها را هم از ذهن ها زدود. خوشبختانه خبری از آنها نیست. از موضع  خودم که قبلا در پست "تغییر" به آن اشاره کردم، هنوز هم کوتاه نمی آیم، اما یک اتفاق ویژه در این آهنگ افتاد که هنوز هم برایم عجیب و جالب است;

هیچ آهنگی در کارهای محسن نبوده که به این شدت از ابتدا تا انتهایش با بک وکال های دیوانه کننده منگنه شده باشد و تا آخر آهنگ ذهن پریشانم را درگیر خودش کند، نکته ی انحرافی این صداها برای من اینست که یک حسی به من می گوید آن صدای زیری همان صدای غیر مجاز است. این را در "انگار کسی امروووز" یا "بغض من بارون نیییست" (در بک وکال ها) به خوبی می توان لمس کرد. شاید اشتباه کنم اما اگر اشتباه هم باشد، اشتباه لذت بخشی ست.

نکته ای که در این آهنگ به شدت به چشم می آید،حرکت دست به عصای خواننده به سمت موزیک روز دنیا و به قول خودش بین المللی شدن است. انگار که "راک" به دهن او زیادی مزه کرده باشد و اتفاقا این برای من نیز خوشایند است.


http://s2.picofile.com/file/7229421391/Deltang.png


کمی جزئی تر

او این بار ساز بادی معروفش را از  ابتدای آهنگهای این چنینی اش حذف کرده، به ملودی امان خودنمایی نمی دهد و صدا را در همان ابتدا به خورد شنونده می دهد! به جرات می توانم بگویم او منتظر بازخورد هاست. اصلا شب یلدا بهانه ای بود تا ببیند مردم چه عکس العملی نسبت به این آهنگ نشان می دهند. بهتر است چراغ سبز را روشن کنم، راه همین است و شاید او نیاز دارد که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به این موضوع پیدا کند. دراینکه "پاپ" جز جدایی ناپذیر موسیقی ماست، تردیدی نیست اما نمی توان به خاطر این موضوع همیشه در یک نقطه ایستاد و در جا زد و امروز محسن این را خوب فهمیده است. قطعا ذائقه ی ما همیشه پروانه ها و تنگ بلوری را می پسندد اما استعداد چاوشی به همینها ختم نمی شود و حالا که او این جسارت را پیدا کرده تا به سمت بلند پروازی های مشترکمان برود، نباید پا روی بالش گذاشت.

گیتار الکتریک پیوسته ی موجود در آهنگ شاید بیشتر بتواند، پرده از ذهن خواننده بردارد. نمی دانم چرا بازهم به سمت آهاری کشانده می شوم! واقعا نمی دانم.

حضور سینا حجازی در قسمتی از بک وکال ها می تواند جالب باشد. اگر آهنگهای قبلی او را شنیده باشید و با فضای این آهنگ مقایسه کنید، بیشتر ردپای او را در دلتنگ احساس خواهید کرد.

با یک آهنگ نمی شود در مورد کیفیت کار Amirox نظری داد اما برای شروع بد نبود. تنظیم خوب آهنگ چون توسط خود خواننده انجام شده به خوبی با ملودی و ریتم ترانه هماهنگ است که این مهم با هوشمندی تمام صورت گرفته و نمره ی قبولی می گیرد.

نقطه ی قوت دیگری که می توانم به آن اشاره کنم این است که آهنگ با وجود تایم اندکی که دارد، بازهم آن چیزی که باید را می رساند و این به ترانه ی خوب آهنگ هم مربوط می شود. حسین صفا که انگار نقش اول آلبوم بعدیست! بازهم نبوغ خودش را به رخ کشید و از او چیزی جز این انتظار نمی رفت. هواداران محسن بعد از 8 سال به راحتی حتی با واژه ها و اصطلاحات جدیدی که او در ترانه هایش به کار می بَرَد، ارتباط برقرار می کنند. با این حال پرچم سفید شاید زیادی با صفا شد ! امیدوارم این امر موجب یکنواختی فضای آلبوم نشود، هرچند قطعا جای خالی ارجینی احساس خواهد شد. از پرچم سفید بگذریم، فعلا !

شاید تنها نقطه ضعفی که می توانم به آن اشاره کنم این است که محسن در ابتدای کار سعی دارد لحنش را، شبیه پروانه ها کند که البته آنقدری نیست که آهنگ را خراب کرده باشد.


مناسب برای کنسرت

نمی دانم بعد ها اجازه می دهند او این آهنگ را در کنسرت اجرا کند یا نه؟ اما دلتنگ واقعا پتانسیل بالایی برای اجرای زنده دارد و من شاید بار دوم سوم بود که حس کردم چاوشی کنارم ایستاده و می خواند. البته فضای سه بُعدی آهنگ هم بی تاثیر نیست.


***

محسن چاوشی خواننده ی اول این مملکت است و این چیز جدیدی نیست، اینکه او می خواهد بدون آنکه از کشور خارج شود به پله های بالاتری فکر کند، تحسین برانگیز بوده و برای پیمودن این راه سخت به ریسک های این چنینی نیاز دارد تا ما را با موسیقی ِجدیدی آشنا کند. ترجیح می دهم که او را تشویق کنم تا درجا نزند و مرا با خود به آنجایی که می خواهد بکشاند.

راستی! از از پــــــــــــــــلک زدن خسته س، بین منُ بارونااا ! از همان بازیهای خودمان بود.

نظرات 31 + ارسال نظر
سولماز جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:19

دلمون برای قلمت تنگ شده بود. لذت بردم از نوشتت.
مثل همیشه به نکته های ظریفی اشاره کردی که ارتباط با آهنگ رو عمیق تر می کنه.

اون موقع که با لحن خاصی تو غم و شادی می گفت: زن دو نم ...! انتظار چنین روزی رو می کشیدم. و امروز می تونم آهنگاشو با آهنگای گروه مورد علاقم (Backstreet Boys) مقایسه کنم!

از نظر من تنها ایراد کار اینه که اون غمی که لحن ترک "ها" داره این ترک نداره، با اینکه ترانه ی این کار غمگین تر هم هست!
یه نکته ای که دوست داشتم بهش اشاره کنی این بود که "تورو خواستن" رو تو هر پارت یه جوری تلفظ می کنه. اون نیمچه مکثی که تو ثانیه 1:56 به وجود میاد رو هم خیلی دوست دارم.

بازی های مخصوص به خودش هم که زیاده. به جز مواردی که گفتی من "اما" توی اما نمی دونی رو خیلی دوس دارم. همین طور "من" آخر که می کشه + "که" توی انگار که این بارون... یه جوریه، انگار خیسه :D

ممنونم محمد. خداقوت.

اشاره ی خوبی به غم آهنگ کردی.
در مورد "تورو خواستن"
فراموش کردم اشاره کنم. توی خود فریبی و خنده و خیلی آهنگای دیگه این مورد خاص و لذت بخش وجود داره که همیشه برام جلب توجه می کنه.
تعبیرت از "که" هم برام جالب بود ;)
مرسی سولماز.

امیـــر جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:50 http://www.chavoshiha.blogfa.com

ممنون محمد جان نوشتت گیرایی بالایی داشت...
میخواستم به یه نکته ای اشاره کنم اما بازم حس درونیم میگه مهمل محضه! ولی میگم!
به نظر من حال و هوای آهنگ دلتنگ به مجموعه ژاکت خیلی نزدیکه و به خصوص تنظیم آهاری! و مخصوصا تراک های خنده و چاردیواری ... که توی اون آلبوم در میکس و مستر کل آلبوم سینا حجازی هم دخیل بوده و اینجا هم به عنوان هارمونی و صدا دوم!
به نظرم میرسه سینا حجازی محسن رو سوق میده که این شکلی بخونه! به نظرم میرسه که سینا حجازی پیشنهاداتی رو به محسن میده و محسنم اون پیشنهادات رو اعمال میکنه!
البته این فقط یه فرضیست!

موافق نیستم.همان طور که گفتم این آهنگ با تمام آهنگ های قبلی تفاوت دارد. اما خب خنده، چاردیواری، حتی دیوار بی در را می توان به آن نزدیک دانست.
فرضیه ت برای یک لحظه از ذهن من هم رد شد اما چاوشی را دست کم گرفته ای او در کارهایش لجباز تر از این حرفاست، به طوری که آخر کار دست به سرو گوش تنظیم های دیگران هم می کشد تا به دل خودش بشیند که شاید یکی از دلایل موفقیتش هم همین باشد. سینا حجازی محترم است ولی فکر نمی کنم هیچ کس تا این اندازه برای محسن مهم باشد. در ذهن او اینقدر ریتم و ملودی و ... وجود داشته و دارد که به اینجا رسیده.
حالا مگر این جور خواندن چه اشکالی دارد؟ :)
مرسی امیر جان.

یاغی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:42

اینکه میگی گیتارالکتریکش مارو یاد آهاری میندازه خوب چون به گفته مدیرسایت فنز این آهنگ با sample های قبلی پی ریزی شده .... یه گوشه هایی به دلشوره میزنه .... البته شخصا دوست داشتم میشنیدم که گیتار الکتریک کار توسط یه نوازنده انجام شده نه sample
زیرصداها که محشره ... اونجا که میگه " جز من تو خیابون نیست " آدم میمونه به صدای اصلی دقت کنه یا زیرصدا ؟؟! سینا حجازی هم فقط میتونم بگم اینا بازیهای تدارکاتیشه ... حس میکنم بعدا زیاد صداشو مشنویم
دقیقا باهات موافقم که این ترک برای مزه کردن دهان بقیه بود . بیشتر به فکر بازخورده تا فراگیریش ....
پاپ دیگه لوث شده ... به بن بست رسیده ... اینی هم که ما هنوز متاسفم رو میپسندیم به خاطر خاطره هامون با چاوشیه وگرنه چاوشی از پاپ بیاد بیرون خیلی بهتره

موافقم به هرحال چون کار سمپل هست، این می تونه یکی از دلایلش باشه. امیدوارم با بالا پایین کردن تو این سبک، بتونه به روند ثابتی برسه.
ممنون.

جواد شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:27

مرسی محمد،فکر کردم رفتی مرخصی،خوشحالم بازم نوشتی و عالی هم نوشتی،
دلتنگ یه تلاشه برای دست پیدا کردن به موسیقی جدید و New Age البته با هویت ایرانی،البته این موضوع محسنو محتاظ میکنه که مبادا در مسیری نو آوریش ندانسته سر از ناکجا آبد دربیاره،در چند جا ار آهنگ به مخاطب زنهار میده که اگه مردی بگو ناله کردم،از پهههلک زدن خستس
آواز خیابونا،بین من و بارونا،تنهای تنهایی،بغض منِ بارون نیست، و...
بک وکالها واقعا ناب از آب دراومده
منو برد به این سه ثانیه
سه شنبه ها 03:15 تا 03:18 (حتما گوش کن)
زیر صداها رو که نگو،من به وجد اومدم...
جای هیچ حرفی رو باقی نذاشتی،ممنون از نوشته ی کاملت،حالا که همه چی بر وقف مراده تو دنیای ما فقط یه چیز کمه اینکه فوادیان و آهاری هم برگردن!
یعنی اون روز میاد؟
امیدوارم انگار
مواظب خودت باش

در مورد ناله اشاره ی خوبی داشتی. سه شنبه ها رو گوش کردم. از این لحظه ها زیاد داریم تو آهنگای قدیمی.
فوادیان و آهاری بخشی از دو دوره ی فراموش نشدنی چاوشی هستند. به هر حال فعلا او کار با افراد جدیدی را تجربه می کند. شاید ذائقه ی جدیدی از ما کشف کند ! بهش اعتماد کن.
ممنون جواد جان.

علی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 http://chavoshioon.com

دلتنگ قطعه‌ی خوب و جانداریست. فضای اکتیو، شلوغ و راکش منتقل کننده‌ی مستقیمِ بی‌قراری و دلتنگی‌ست. در این آهنگ دلتنگی و بی‌قراری جدا از هم نیستند. حسی که از این ترک دریافت می‌شود با وجود تراکم زیاد گیتار و کلام، هرگز "تشویش" نیست. تشویش حاصل نا آرامی و بی‌نظمی افکار است و بی‌قراری به دل مربوط می‌شود. حالا اینکه این آهنگ چگونه توانسته اینقدر دقیق حس دلتنگی و بی‌قراری را ایجاد و منتقل کند حائز تامل است.

در مورد صدای زمینه هم به شدت موافقم...


ممنون

همانطور که گفتم همه چیز هوشمندانه صورت گرفته است. احتمالا باید منتظر چند آهنگ این سبکی در آلبوم بعدی باشیم.
ممنون.

MAHDI__JACKET شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 14:40 http://www.mchavoshifan13.blogfa.com

سلام محمد جان .
وقتى خواستم شروع به خوندن این مطلب بکنم ، اسم نویسنده رو نخوندم ؛ اما متوجه شدم که تو نوشتى . . . واقعا لذت بردم .
اون قسمتى که محسن میگه : "تنهـاى تنهـایـى . . ." واقعا فوق العاده ست .
من توى پرچم سفید ، منتظر آثار عجیب و غریب ترى هستم . . . البته امیدوارم این وسط ، "من خود آن سیزدهم" از یاد نره و همین امسال بشنویمش . . .

ممنون. به هرحال هرکس توی نوشته اش کدهایی داره.
ی مقدار کار محسن توی این آلبوم سخته. چون انتظارا بالاس.
بعید می دونم تا آخر سال هردو آلبوم منتشر شن.

بهادر شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:47

محسن واسه خوندن این کار با تمام وجودش مایه گذاشت ، این که گوشه گیرو تنهاست فقط یک حرف نیست از این به بعد تو کارها این گوشه گیری و تنهایی رو میشه حس کرد.
دلتنگ اثر موفقی بود ،‌یک زمینه ساز بود برای اماده کردن مخاطب واسه شنیدن اتفاقات بعدی.دقیقا" همینه که میگی ،‌محسن بازخورد این کار براش خیلی مهم بود که خداروشکر کار اثر خودش رو گذشت.
ممنون محمد.

محسن خیلی با تجربه تر از قبل عمل می کنه. خیلی خوشحالم که همه چیز اینقدر براش مهمه.
ممنون بهادر جان.

مهدی شجاع یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:02 http://chavoshi-century.blogsky.com

هنوز از گوش دادن و لذت بردن از این آهنگ خسته نشدم که بخوام نظری در موردش بدم.
یکی از آهنگ هایی هست که من هر جا میگوشم تقریبا اکثر شنونده ها جذبش میشن.
و فقط الان اینو میتونم بگم ، اولین بار که داشت آهنگ پخش میشد همون حسی بهم دست داد که برای اولین بار سنگ صبور (از نظر زیبایی کل آهنگ) رو گوشیدم.همون لبخند ناخودآگاه.

منظور من از اینکه با آهنگ بی تایم کمش همه چیزو تموم کرد دقیقا همین بود که ریتمش خسته کننده نیست.
مقایسه ش با سنگ صبور برام جالب بود.
مرسی مهدی جان.

مهران پاکزاد...........ماسوله یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:51

سلام محمد جان

راحت بگم ، من عاشق نوشته هات هستم ، حقیقت ها رو با

صراحت می گم ، امیدوارم بهادر شمس عزیز این نوشته های

پرمغز رو به محسن برسونه تا ببینه که چه هوادارایی داره ،

به خدا هوادارایی مثه تو ،چاوشیست و خیلی از چاوشی

نویس ها برکت هستند

برقار باشی

ممنونم از لطفت مهران جان. محسن تا امروز با عملش ثابت کرده از حرفهای ما استفاده می کنه، و این نشون میده که می خونه اینارو.

علیرضا دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:15

بابا دست مریزاد،جدا زیبا مینویسی،من که به شخصه با خوندن مطالبت به وجد میام‏!‏،موفق باشید،هم تو هم محسن‏!‏

ممنون

مهران پاکزاد...........ماسوله دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 13:51

ببخشید در نظر بالا به جای برقرار باشی اشتباه نوشتم برقار باشی

sana دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:25 http://chavoshi-worshipper.blogsky.com/

بر خلاف همه ی دوستان این آهنگ مرا آنطور که باید به وجد نیاورد!چراییش خیلی برایم روشن نیست ،اما چیزی که روشن است این آهنگ از سبک معمول چاووشی فاصله گرفته است و همین بداعت موجب خوش آمد دوستان شده است.
اما فکر میکنم کمی برای ذوق زدگی زود باشد و باید دید در آینده چه میشود .شاید برای منِ چاووشی شنو!این ترک خوب و ستودنی به نظر آید اما گوشی که راک اصل شنیده چه!؟
ـــــــــــــــــــــــــــ
دلتنگ یک آهنگ شسته رفته بود با نکاتی محو از ظرافت ...

ذائقه ها متفاوتند. این ذائقه ی ماست که تعیین می کند چه موزیکی را بپذیریم.قطعا نظر شما هم محترم است. به هرحال محسن کار دارد تا بتواند در این سبک خودش را جا بیندازد. ولی چیزی که مشخص است اینکه که او می خواهد فضاهای جدیدی (آنهایی که در ذهنش نهفته اند) را به عملش کشانده و تجربه کند.
ممنون.

سولماز پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:02

این ترک خوب و ستودنی به نظر آید اما گوشی که راک اصل شنیده چه!؟

سنا جان منظورتو از این جمله نمی فهمم! راک اصل چیزی جز اینه؟ من که بعد از ۵، 6 سال راک گوش کردن تفاوتی نمی بینم. البته جسارت نشه. نمی خوام بگم من خیلی حرفه ای ام و از این حرفها. اما فکر می کنم محسن خوب می شناسه این موسیقی رو.

--------------------------
راستی محمد نگفتی دلتنگ جزو اون آلبوم ایده آلت هست یا نه.

بله، دلتنگ با این فضای متفاوت، این شایستگی رو داره.

Alireza_Mohsen پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 19:34

سلام محمد جان.
بابت این نوشته ی زیبا بسیار ممنونم. همیشه قلم چاوشر عزیز در کنار کارهای محسن عزیز برای من شیرین بوده و شیرینی کارهای محسن رو چند برابر کرده. واقعاً لذت بردم.
من حس می کنم محسن توانایی خلق فضاهای جدید زیادی داره و به نظر داره همون راهی رو می ره که اکثریت غریب به اتفاق دوستان می خوان. خوشحالم از این بابت. اما ای کاش محسن از درام استفاده می کرد. نبودن درام در آثار راک و یا سبک هایی از این دست ضربه ی بزرگی به پیکره ی کار می زنن که شاید از نگاه منه طرفدار چندان مشکل خاصی به نظر نیاد.

اما همیشه دوست داشتم محسن عزیز در فضاهای کاملاً بکری(حداقل در بین موزیسین های ایرانی) مثل Ambient هم کار بکنه که تا الآن نشده. گمون نمی کنم این اتفاق شیرین (برای من) بی افته، اما نا امید هم نیستم. کلاس کاری این سبک های سنگین رو خیلی دوست دارم و هرگز قابل مقایسه با فضای موسیقی داخلی نیستند. برای نمونه یه کاری رو پیشنهاد میدم که گوش کنین. از بهترین آهنگساز عمر منه(محسن در یک نقطه ی مخصوصی از قلبم جا داره، اما در زمینه ی آهنگسازی این فرد رو بیش از همه قبول دارم) یعنی Jesper Kyd . اسم این اثر هست Night Time in New Orleans. البته این یکی از کارهای کل آلبومه. آلبومی که از بزرگترین های کید محسوب می شه و کارهاش توسط یک ارکستر 150 نفره نواخته شده. این هم لینک داونلود: http://66.90.118.45/soundtracks/hitman-blood-money-original-soundtrack/ajphoatdbx/08-night-time-in-new-orleans.mp3

منتظر نظرت در مورد این کار هستم محمد جان.البته کید دارای آثاری حماسی و عظیم بسیاری هست که اگر خواستی همشون رو برات می زارم.

سربلند و موفق باشی.

محسن قبلا از درام استفاده کرده. مثلا توی بوف کور.
من مطمئنم محسن توی آلبوم جدیدش چند تا آهنگ توی این فضا کار می کنه. من منتظر قدمهای بعدی ام.
آهنگی هم که قرار دادی خوب بود. بازم ازش بذار. همیشه دوس دارم تنظیمها و آهنگای متفاوتی بشنوم.
ممنونم.

سارا جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:02 http://sm19.blogfa.com

سلام.تو این کمبود وقت ها، اهنگ رو ساعت 2 بامداد دانلود کردم و تا 3 گوش میدادم:دی.ریتمش رو خیلی دوس دارم و احساس تشویش بهم دست نداد. متن شعر هم خیلی به دل میشینه
" دلتنگ یعتی تو پیشم نمی مونی اما نمی دونی هر لحطه اینجایی "
"دلتنگ یعنی تو یعنی کتارم باش هم بی قرارم کن هم بی قرارم باش".امیدوارم محسن عزیز تو این راهی که قرار گرفته درجا نزته و اوج یگیره تا.......
سپاس که با دقت اهنگ رو موشکافی میکنین.هم شما هم دوستان.ممنون از پستتون

اینکه آهنگ شنونده رو خسته نمی کنه، نقطه ی قوت آهنگ به حساب میاد.
من هم امیدوارم. ممنون سارا جان.

کیوان جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:30

هواداران محسن بعد از 8 سال....

نویسنده عزیز منظورت چی بود ؟ اشاره به کدوم کار داشتی

ممنون بابت نوشتت

کفتر چاهی رو محسن حدود 8 سال پیش خوانده.

Alireza_Mohsen جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:46

درسته محمد جان، محسن در قطعه ی بوف کور از درام استفاده کرده اما اون هم فکر کنم به خاطر آقای سرگزی بوده. در هر صورت من امیدوارم در پرچم سفید(حداقل به خاطر سبک کارها) به طور گسترده از درام استفاده کنه و این روند ادامه داشته باشه. من هم به شدت منتظر قدم های بعدی هستم.

کید همیشه کارهاش متفاوت هستند و البته بسیار قدرتمند. فقط نمی دونم چرا توی ایران اینقدر ناشناختست. کید قرار امسال(سال میلادی) یکی برترین آلبوم های تمام تاریخ موسیقی رو روانه ی بازار کنه. این دفعه چند تا کار ازش می زارم. مثل همیشه منتظر نظرت هستم محمد جان. شرمنده از اینکه یه سره ایجاد مزاحمت می کنم.
فقط اینکه اینا رو باید با IDM داونلود کنی.

http://www.jesperkyd.com/wp-content/uploads/2011/11/AC1_City_of_Jerusalem.mp3

http://www.jesperkyd.com/wp-content/uploads/2011/11/AC2_Ezios_Family.mp3

http://www.jesperkyd.com/wp-content/uploads/2011/11/AC2_Venice_Rooftops.mp3

http://www.jesperkyd.com/wp-content/uploads/2011/11/ACB_City_of_Rome.mp3

http://www.jesperkyd.com/wp-content/uploads/2012/01/H4_Apocalypse.mp3

منتظر نظرت هستم محمد جان. انشالله اگر وقت شد در مورد افتخارات کم نظیر کید هم صحبت می کنم.

من هم به درام علاقه ی زیادی دارم. شما مراحمی.
از آهنگا لذت بردم.
احساس خاصی توی آهنگاش نهفته س. کلا از فضاشون خوشم اومد.
مثل اینکه برای بازیهای کامپیوتری هم آهنگسازی کرده که برام خیلی جالب بود. ی کم یاد کارای مایکل افتادم به خصوص آهنگ آخری که انگار مربوط به بازی Hitman بود.
اگه خواننده هم هست ی آهنگِ با صداش رو هم بذار. مرسی.

Alireza_Mohsen جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:17

خیلی خیلی خوشحالم از اینکه از کارها خوشتون اومده.
درسته کارهاش یه احساس واقعاً خاصی داره.
درسته.تمام این کارهایی که گذاشتم مال بازی ها بودن. دیگه سری بازی های Assassins Creed و Hitman خیلی با آهنگ های ایشون عجین شده و یه جورایی روح بازی هست. اگر این عناوین رو تجربه کرده باشین با نکته ی خیلی جالبی بر می خورین و اون هم اینه که بدون موسیقی ایشون این بازی یه رکن اصلی خودشون رو از دست دادن. توی سری Hitman اونقدر مهم بودن که اسمشون بعد از اسم ناشر و سازنده بازی، در همون ابتدای بازی نوشته می شد. بدون اینکه اسمی از طراح اصلی و یا کارگردان بازی به میون بیاد. اما در نهایت به دلیل مشغله ی زیاد برای عنوان جدید هیتمن آهنگ نمی سازن.

آهنگ آخر یه اثر واقعاً عظیم بود. برای موسیقی Hitman Blood Money از دو ارکستر بزرگ سمفونی استفاده کردند.این مورد از اونجایی صورت گرفته که توجه خاصی به کیفیت نهایی دارن. در این کار تعداد اعضای ارکستر رقم واقعاً بالای 150 نفر بوده که انصافاً تحسین بر انگیزه. راستی کر آهنگ آخر Instrumental نبوده و دارای Lyrics به زبان لاتین هست.

لازم می دونم بگم که ایشون تا کنون بیش از 40 بار نامزد جایزه در رشته های مختلف شدند و حداقل 14 بار تونستند برنده ی این جوایز بشن. مهمترین و افتخار آمیز ترین جوایز هم جایزه ی BAFTA و Hollywood Music بوده که نشان از عالی بودن ایشون داره.
ایشون فقط آهنگساز هستن و توی کارها نمی خونن. سر صحنه های ضبط کار حضور دارن. در بعضی کارها نوازندگی هم می کنند و کارها هم در آخر باز از زیر ذره بین ایشون رد می شه.

اگر مایل باشین کارهای دیگه هم ازشون برات بزارم محمد جان.

ممنون از توضیحاتت علیرضا جان. از افتخاراتش معلومه که هنرمنده قابلیه. توی اونایی که قرار دادی اولی و آخری بیشتر به دلم نشستن.
تعداد اعضای ارکستر واقعا برام جالب بود.
خوشحال میشم کارهای دیگه شو هم بذاری.

کیوان جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:53

" کفتر چاهی رو محسن حدود 8 سال پیش خوانده. "

یعنی البوم نفرین سال 82 منتشر شد ؟ مگه زمستون 83 نبود

درسته. از زمستون 83 تا زمستون 90 میشه هفت سال تمام و الان وارد سال هشتم شدیم.

اکبر دیبا جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 23:48 http://www.dibalyric.persianblog.ir

ممنون از محمد عزیز .
بیشتر حرفامو دوستان در نظرات قبلی گفتند ... ولی هر چه به خودم فشار میارم آهنگ رو با دلشوره و خنده و ... نمیتونم یکی بدونم چه از لحاظ تنظیم چه آهنگ و ...
واقعا یک ترک تکان دهنده ی جدید بود ، زیر صداها هم در سال 83 انگار ضبط شدند آدمو میبره تا نهایت خماری .
برای پرچم سفید خیلی مشتاق شدم که تنظیماشو بشنوم .
از بابت ترانه های پرچم سفید خیالم راحته ولی یه حسی هم بهم ترسی میرسونه که نکنه حسین و در وضعیت تکرار قرار بده و ... .
باز هم ممنون بابت نوشته هات و تعامل نظرات .

قطعا این آهنگ خیلی سرتر از آهنگای آلبوم ژاکته .من فقط گفتم که خیلی کم به تنظیمای آهاری نزدیک بود. (خنده را محسن تنظیم کرده ولی امکان نداره آهاری درش سهیم نبوده باشه)
تکون دهنده رو خوب اومدی. من هم امیدوارم حسین از پَسش بر بیاد.
ممنون.

javad شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 13:56

محمد جان

هیچ گاه با نقد یک اثر،وبلاگ ویا هر چیز دیگر، لزومن اثر قوی تری تولید نمی شود.هیچ توصیه ای هم به دوستان و همکاران مطبوعاتی ندارم. این بن بستی هم که شخصی که خودت میدانی در آن گیر کرده و گویا حس چاوشی نویسی اش کم رنگ شده فقط یک تجربه شخصی است و دلیلی ندارد که آن را به عموم سرایت دهد...

خواستم بگویم محسن چاوشی،فقط همین! تا آخرش به همین نام باقی خواهد ماند،چون نامش وامدار حنجره ی پرسوز محسن چاوشیست،و هیچ کس نمیتواند این دست نوشته ها را خواه با نثر قوی خواه با نثر شکسته زیر سوال ببرد
خواسته یک کودک ژورنالیست باشد یا کسی که برای خود در دنیای مجازی کیا و بیایی داشته باشد.فرقی نمیکند


اِرادتمند

Alireza_Mohsen شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 17:02

خواهش می کنم محمد جان. واقعاً هم هنرمند قابلی هستن و به شخصه همیشه موقع گوش دادن کارهاشون ایشون رو تحسین می کنم. هواداران بی شمار محسن عزیز از جمله شما کارهای محسن رو به طور واقعاً شگفت انگیزی گوش می دن و شگفت زده می شم. پیشنهاد می کنم کارهای کید رو هم به همین منوال گوش کنید بهتون اطمینان می دم که بهت زده خواهید شد. مثلاً قطعه ی شهر اورشلیم واقعاً یک شاهکاره. این کار رو یک بار دیگه با دقت بیشتر گوش بدید و ببنید آیا نمی شه وجود یک روح عجیب رو در سراسر کار احساس کرد؟ آیا حس سادگی، زیبایی، مظلومیت و قداست از تمام دقایق این کار فوران نمی کنه؟ با اینکه بیش از ده ساله طرفدار این هنرمند بزرگ هستم باز هم احساس می کنم همیشه ایشون غیر قابل کشف هستن. از بوجود آوردن فضاهای عجیب و جدید هم هیچ ترسی ندارن.

فراموش کردم بگم ایشون در تلفیق موسیقی شرق و غرب زبانزد هستن. این دفعه یه اثر با حس و حال شرقی میزارم و البته یک کار تلفیقی که جنبه ی غربیش از نظر زمانی بیشتر هست.
این کارهایی که در ادامه می زارم روح خیلی خاصی درشون نهفته است که باید بهشون توجه بشه.

تعقیب ارابه، تلفیقی از موسیقی و ریتم عربی(کوتاه) و غربی:

http://s6.prostopleer.com/0342ffabb07d4d812621d5e7cd05af62d5b5b61633ffc8aff6054a8ebe18fb09900ad833427ae2811662d7d847538e555ff641686e/fee31bc87e.mp3

محراب، خودتون گوش کنید:

http://s4.prostopleer.com/0342ffabe67d4c817874d5e6c40fab69d5b6b61633ffc8aff6054a8ebe18fb09900ad8335273ed900b78c28a7d15825609/955430f120.mp3

قطعه ی عجیب طاعون:

http://s5.prostopleer.com/0242ffabe37d4f817175d5e6ca01ad65d6b9b61633ffc8aff6054a8ebe18fb09900ad833557ae6d32f61c29f715ec14b4aeb/076224611b.mp3

تور ونیز، در این قطعه حس رمز آلودی نهفته هست(ابتدای کار)، همچنین حسی تاریخی رو میشه لمس کرد و البته دلهره یک کر رویایی هم در این اثر وجود داره:

http://s4.prostopleer.com/0242ffabe27d4b812327d5e6c901aa66d6b1b61633ffc8aff6054a8ebe18fb09900ad833557df6815f42c5d8525e814f59bd02752d88/a19453c94f.mp3

نسخه ی کامل قطعه ی بی نظیر Access The Animus، تلفیقی از موسیقی مدرن و شرقی:

http://s6.prostopleer.com/0142fcabb67d41812224d5e6cb07aa63d9b4b61633ffc8aff6054a8ebe18fb09900ad8334071e0960c7e83ac6c5ecf6754b1416d2e95125a93/218979067f.mp3

شب زمستانی، اثری در سبک Dark Ambient:

http://prostopleer.com/download/vkryfs81r8095eddf0b398c3f8217f4cd4736e8ad

خب محمد جان، منتظر نظرت هستم. سوالی بود در خدمتم.

مشخصه که عمیقا کارشو دنبال می کنی.
مثل اینکه لینکا مشکل داره عزیز. چک کن خودت. مرسی.

Alireza_Mohsen یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 13:56

دقیقاً همینطوره. من معذرت می خوام. از این لینک هایی که می زارم داونلود کنید. البته لینک غیر مستقیم و سالمه.

محراب، با دوکیفیت:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Sanctuary

طاعون:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+The+Plague

شب زمستانی:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Winter+Night

تور ونیز:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Tour+Of+Venice

تعقیب ارابه:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Chariot+Chase

Access The Animus، سعی کنید نسخه ی کامل رو بگیرید:

http://prostopleer.com/search?q=Jesper+Kyd+%E2%80%94+Access+The+Animus

منتظر نظرتون هستم. بعد از نظرتون روشون بحث می کنیم.

اینکه موسیقی رو با علاقه دنبال می کنی خیلی خوبه،مشخصه که واقعا عاشق موسیقی هستی و من تحسینت می کنم.
پیانوی اولی حس عجیبی داشت. آهنگ دوم و سوم و چهارم فضای مرموزی داشتن که جالب بودن برام.
فضای پر تحرک تر آهنگ پنجم و ششم نشون داد که توی یک فضا کار نمیکنه. شاید اگه خواننده هم بود اینجا شناخته شده تر بود.
مرسی علیرضا جان. لذت بردم.

Alireza_Mohsen دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:44

خیلی ممنونم از لطفت محمد جان. با اینکه در زمینه ی مسایل فنی چیزی نمی دونم اما همیشه سعی می کنم شنونده ی خوبی باشم. خیلی به موسیقی علاقه دارم، همین الآن دارم قطعه ی محراب رو گوش می دم، واقعاً حس عجیبش، اجرای کر عجیبش، سوز ویولون که توسط ارکستر زهی نواخته می شه و... منو واقعاً به وجد میاره و اینا باعث می شه که بیشتر از هر زمان دیگه ای به موسیقی و به خصوص Jeper علاقه مند بشم. البته دارم دوستانی که از این دست کارها خوششون نمیاد اما به شخصه تا بتونم لذت می برم چون حس می کنم اینا کارهای متفاوتین و موسیقی رو به عنوان یه هنر ارزشمند دوست دارم.

قطعه ششم رو به خاطر تلفیق واقعاً بی نظیرش که در عین پر تحرک بودن باز هم احساسات فوق العاده ای رو منتقل می کنه(تمام کارهای کید همینطورن) خیلی خیلی دوست دارم. فضایی اوهام بر انگیز که حس و حال داستان های علمی تخیلی رو منتقل می کنه که ترکیب جالبی در سبک Ambient هستن. پردازش الکترونیک، بالا و پایین کردن های بی وقفه ی ریتم ها(به خصوص در اواخر کار و البته یکی بخش استارت دوباره ی کار در همان موقع)، هنرنمایی ارکستر زهی، نوازنده ی ترومپت، دف، نی و... واقعاً شاکاره.

کید اصولاً در تمامی سبک ها فعالیت داشته و داره مثلاً قطعات پر تحرک "تیم نیروهای ضربت" که با ارکستری متشکل از 110 نفر نواخته و شده و قطعه ی "کوه های راکی" با ارکستری 150 نفره به وضوح قطعاتی هستن که حس تهدید آمیزی رو منتقل می کنن. این قطعات رو حتماً برات می زارم.

این هم چند تا عکس از مراحل تولید این آثار، کید هم در این عکس ها حضور دارن. عکسا مربوط می شن به پروژه Assassins Creed II که تعدادی از کارها مثل خانواده ی اتزیو، تور ونیز، طاعون، محراب و... توسط اینا نواخته شده.

http://assets.scoringsessions.com/im...2/135_3545.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0074.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/135_3557.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/136_3612.jpg

http://www.scoringsessions.com/sessi...0/dscf0101.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0101.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0152.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0094.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/135_3596.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/img_2197.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0073.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/135_3554.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/135_3591.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0090.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0096.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/dscf0166.jpg

http://assets.scoringsessions.com/im...2/136_3614.jpg

راستش من از این سلیقه ی برخی از هموطنان که ملاک خوبی کارها تنها به خواننده هست اصلاً خوشم نمیاد. واقعاً حیفه که برخی آثار واقعاً هنری و زیبا به خاطر نداشتن خواننده محجور بمونن، هر چند کید به اندازه ی کافی در کشورهای دیگه شناخته شدست و طرفدار هم داره. شرمنده یه سره ایجاد مزاحمت می کنم و اینکه منتظر کارهای دیگه هم باش.

با فضای علمی و تخیلیش موافقم. اینکه از سازهای زنده خوب استفاده میکنه رو پسندیدم. تموم احساسش رو درگیر اون فضا کرده و به همین خاطر می تونه این حس رو به شنونده منتقل کنه تا توی ذهنش فضا سازی کنه و این یکی از ارکان موسیقیه.
کاری که محسن هم همیشه سعی داره با آهنگاش انجام بده. مثل همین از پــــــــــــــــلک زدن خسته س، یا خیلی موراد دیگه. (مثلا توی دور آخر فضا سازی انجام شده بود اما موفق نبود)
لینک عکس ها مشکل داشت.
ی موسیقی بی کلام خیلی باید قوی باشه تا شنونده بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه و این همه جای دنیا هست، اگه توی ایران بیشتره به خیلی از دلایل می تونه مربوط باشه. ذائقه،نداشتن دانش موسیقی، حتی نداشتن حوصله که این یکی دیگه بحثو سیاسی می کنه ;)
بازم ممنون.

Alireza_Mohsen دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:03

دقیقاً همینطوره که می گین محمد جان.
درسته محسن هم برای ایجاد چنین فضا هایی تلاش می کنه و این واقعاً قابل تحسینه. دقایق میانی قطعه ی پروانه ها و پارت دوم همین قطعه به علاوه ی قطعه ی زیبای کافه های شلوغ دقیقاً بیانگر همین موضوع هستن. بازی با لحن هم نکته ای هست که اصلاً نیاز به تعریف من نداره و شما نیز در نوشته ها تون به کرات از اون ها یاد می کنید.

درسته، موضوعات مختلفی دخیله. موضوع سیاسی هم کلاً خطرناکه.

باز هم بابت این مشکل لینک شرمنده ام ایندفعه درسته و می تونید عکس ها رو با توضیحات و بدون مشکل ببینید.

http://www.scoringsessions.com/sessions/29860/

اما هم دو تا کاری که قول دادم به علاوه ی یه اثر تاریخی بسیار معروف و رویایی.

کوه های راکی، اثری با ریتم تند و حسی تهدید آمیز که یک قطعه ی ارکسترال هست.

http://66.90.118.45/soundtracks/hitman-blood-money-original-soundtrack/nxdfklzsam/12-rocky-mountains.mp3

تیم نیروی ضربت، قطعه ای عالی با فضای دارک امبینت و ارکسترال، این کار از اونایی هست که حسابی تهدید کننده ان:

http://66.90.118.45/soundtracks/hitman-contracts-original-soundtrack/cmjnhykhts/02-swat-team.mp3

و بالاخره نسخه ی Jesper Kyd قطعه ی بسیار معروف Ave Maria، این قطعه از اون دست کارهایی هست که توسط آهنگساز های بزرگ زیادی اجرا شده و هر کسی به شیوه ی خودش(با رعایت اصول و ادای احترام کامل به نسخه ی اصلی) اون رو دوباره ساخته. این قطعه ی اپرای بسیار زیبا (بهترین کار اپرایی که گوش دادم) 137 سال پیش توسط Charles Gounod ساخته شده که عکسش رو در پایین می بینید:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1a/Charles_Gounod_portrait_older_years.jpg/220px-Charles_Gounod_portrait_older_years.jpg
این اثر توسط آهنگسازهای بسیاری اجرا شده که می تونم از جمله اسم Luciano Pavarotti، Schubert و Jesper Kyd رو ببرم، البته تعدادشون بیشتر از اینهاست. خودم برخی از اون ها مثل نسخه ی شوبرت رو گوش دادم اما هیچکدوم مثل کار کید به دلم ننشت. یکی از دلایلش استفاده از Singer زن هست و این خانم خیلی احساسی و زیبا اجرا کردن(اسمشون رو نمی دونم). مثلاً به نفس گرفتنشون موقع اجرا توجه کنید، به نظر نفسشون بند میاد، مخصوصاً اونجایی که می گه :Soll mein Gebet zu dir hinwehen، وقعاً نفس گیره. این هم لینک اهنگ:

http://66.90.118.45/soundtracks/hitman-blood-money/pslgjwhwwq/jesper-kyd-.-ave-maria-.mp3

اگه مشکلی توی لینکها بود بگین من حتماً درستشون می کنم. مثل همیشه معذرت می خوام از بس مزاحم می شم، راستش موسیقی رو دوست دارم به همین دلیل بحث کردن در موردشون رو به خصوص اگه در مورد Jesper Kyd و یا محسن چاوشی باشه. ممنونم از محمد جان، منتظر نظرات ارزشمندت هستم.

آهنگ اول منو یاد فیلمهای تاریخی انداخت. دومی هم فضای مهیجی داشت. دقیقا همون چیزی که گفتی "بالا و پایین کردن های ریتم ها" در این آهنگ موج می زد.
سومی هم زیبا بود،صدای اون خانمی که توی این آهنگ بود، ی کم منو یاد "چرا" انداخت.
ممنونم.

Alireza_Mohsen سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:02

خوشحالم که خوشتون اومده. عکس های کید رو دیدین؟
خب، اگر خواستین می تونم آهنگ ها رو به صورت آلبوم هم بزارم، اگر هم نه که خب هر طور شما مایلید. در نهایت می خواستم نظرتون رو در مورد کارهاش بدونم و اینکه از نظر شما ایشون کارهاشون اونقدری قوی هست که بدون خواننده هم به دل بشینه؟

خواهش می کنم محمد جان.
راستی حبر های ناخوش آیندی در مورد 13 شنیدم، امیدوارم واقعیت نداشته باشه.

بله عکس هارو دیدم. عیب نداره بذار.
به نظر من اون قدر قوی بود اما با ذائقه ی ایرانی ها شاید خیلی جور نباشه.
امیدوارم طلسم 13 ی روز شکسته بشه.

javad سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 17:28

محمد جان من متاسفانه تمام اطلاعات از بین رفته

اون قضیه افتادن سیب از درخت که تو موسیقی قرن 21 چاپ شده بود رو لطف میکنی بزاری؟
البته اگه داری
ممنون میشم :(

http://s2.picofile.com/file/7243412682/Sib.jpg

Alireza_Mohsen چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:39

باشه می زارم. از اونجایی که به فایل های توی سطح وب اطمینان ندارم، می خوام خودم آهنگ ها رو آپلود کنم، البته به صورت آلبوم. یه فایل Word هم هست که در مورد Jesper Kyd هست. خودم نوشتمش و فکر می کنم خوندنش خالی از لطف نباشه. فقط یه خواهشی داشتم، کجا می تونم فایل ها رو آپلود کنم؟

من هم فکر می کنم واقعاً قوی هستن. اما شما هم ایرانی بودین و با ذائقتون جور در اومد :D همینطور خود من :D

من هم امیدوارم. اما خب از همون اول هم به آمدن این آلبوم شک داشتم. امیدوارم حدس هام اشتباه باشه.

www.picofile.com
ثبت نام کن و آپ کن تا همیشه فایل ها رو داشته باشی.
بالاخره این طلسم ی روز شکسته میشه. مطمئن باش.

جواد پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:31

http://comedycinema.mihanblog.com/post/184

:D فک کنم یکی دوجا دیگه هم دیده بودم البته !!! با نظرات فراوان

ممنون. جالب بود.

john_chavoshi پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:45 http://chavoshi-kade.vcp.ir

____----''''----

ریتم گیتار الکتریک دلتنگ!
اول که شنیدمش تا 1هفته با خودم کلنجار میرفتم که ازش خوشم بیاد که بالاخره هم موفق شدم!

پ.ن: من از همه کار های محسن خوشم میاد ولی اگه به اندازه اهنگی مثل کافه های شلوغ ازش خوشم بیاد حسابه

از این اهنگ هم واسه این بار اول خیلی لذت نبردم چون خیلی ساده بود
میگم ساده بود چون بار اول که گوش دادم دقیقا معلوم بود چیکارا کرده(از نظر تنظیم)
بازم با اینکه خیلی ساده بود تنظیمش ولی اثر خودش رو گذاشت و ازش خوشم اومد (البته بازم نه به اندازه تراکی مثل کافه های شلوغ)

اصولا خوبی یا بدیه یه اهنگ رو از وقتی که میشه برای ریمیکس سازی و کلا تغییرات توش صرف کرد محاسبه میکنم
مثلا تراکی مثل کافه های شلوغ یا پروانه ها(که هر 2 تنظیم خود محسن هستن) به راحتی نمیشه دست کاریشون کرد نمیشه تغییرات درش ایجاد کرد چون یا نمیشه یا هم که....

ولی قسم میخورم تمپو دلتنگ رو توی 10 دقیقه در اوردم و 10دقیقه وقت صرف اضافه کردن ریتم و ساز کردم و تقریبا محتوی و کارایی که محسن انجام داده معلوم شد

این حاصل 20دقیقه کار منه
گیتار الکتریک هم حتی جلو دستم نبود خودم یه ساز رو اوردم با میکسر صدایی شبیه گیتار الکتریک ساختم
بشنو و بگو ایا این ریتم همونی هست که محسن استفاده کرده یا نه

http://up6.iranblog.com/images/ublma85vpxdlkgo35kol.zip


جا داره از نوشته زیبا و پر محتوات هم تشکر کنم
همیشه بازدیدکننده وبت بود هستم و خواهم بود

ممنونم از لطفت.
کارت برام جالب بود. خیلی از نرم افزار های ریمیکس نمی دونم، ولی به نظرم میشه پروانه ها رو هم ریمیکس کرد. (البته خیلی میونه خوبی با ریمیکس ندارم به خصوص اگه خود خواننده اینکارو انجام بده)

محسن داره وارد یک فضای جدید میشه. برای رسیدن به تنظیم های پیچیده تر احتیاج داره تا ی بازه ی زمانی رو طی کنه تا نحوه و میزان برقراری ارتباط مخاطب رو با آهنگ بسنجه.

غریب دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 18:39

ببخشین . شما از موزیک چیزی می فهمین ؟

اکتاو صدای چاوشی توی این آهنگ چیه ؟

اگه به این قضیه فکر کنید می فهمید که از لحاظ ملودی سازی اتفاق خاصی رخ نداده.
چن تا آلت موسیقی توش استفاده شده ؟

بجز یه گیتار پاور که ریتم می زنه و هی تکرار می شه و یه درام رول بسیار ساده ی راک که گاهی آرپژ میاد و یه گیتار لید بسیار ساده چیز دیگه ای توی این آهنگ هست ؟

می دونید که میکس افتضاحه ؟

یعنی این آقا که مسترینگ این کار رو انجام داده به اندازه ی نک انگشت کوشان حداد قدرت میکس نداره ؟!!!!

عزیز من . آدم وقتی می خواد از یه چیزی تعریف کنه یا برعکس ، منتقد باشه ؛ باید علم لازم توی این زمینه رو داشته باشه .

این کار اقای چاوشی راکه . پس باید این کار رو با کارای راک دیگه مقایسه کرد و اونوقت نتیجه گیری کرد .

توی ایران خودمون امسال یه آلبوم خیلی قوی راک داشتیم از آقای رضا یزدانی . برین ساز بندی ها و میکس و مسترینگ رو گوش کنید .

یا مثلا برین کارای خانم آوریل رو گوش کنید تا متوجه بشید از این جنس راک چه قابلیت هایی باید توقع داشت .

این کار چاوشی قشنگه . ولی در همون قد و اندازه های استعداد آقای چاوشی . نه بیشتر

دوست من
بنده نه منتقدم و نه کارشناس. من ی هوادارم و به اندازه ی خودم هم از موسیقی متوجه می شم و هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم.
حد و اندازه ی استعداد چاوشی رو هم کارنامه و محبوبیت ایشون توی موسیقی کشور به خوبی مشخص می کنه.
رضا یزدانی رو دوس دارم، اما این آهنگ رو به خیلی از آهنگای آلبومش ترجیح میدم. به نظر من آلبوم ساعت25 شب، خیلی بهتر از آلبوم امسالش بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد